کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاموش گردیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خاموش شدن
لغتنامه دهخدا
خاموش شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) حرف نزدن . (ناظم الاطباء). ساکت شدن . دم فروبستن . زبان در کام کشیدن . از سخن باز ایستادن . اِخراد. (اقرب الموارد). اِرمام . (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب الموارد). اِسکاتة. (اقرب الموارد). اِضباب . (اقرب الموارد) (تاج ...
-
خاموش کاری
لغتنامه دهخدا
خاموش کاری . (حامص مرکب ) حالت خاموشی . خاموشی . دم فروبستگی . سکوت : نظامی بخاموش کاری بسیچ بگفتار ناگفتنی درمپیچ .نظامی .
-
خاموش لب
لغتنامه دهخدا
خاموش لب . [ ل َ ] (ص مرکب ) بی سخن . بی صدا. ساکت . بی کلام . || بی حرکت . ساکن . غیرمتحرک : دلو از کله های آفتابی خاموش لب از دهن پرآبی .نظامی .
-
خاموش کاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) xāmuškāri خاموش شدن؛ سکوت: ◻︎ نظامی به خاموشکاری بسیچ / به گفتار ناگفتنی درمپیچ (نظامی۵: ۸۴۷).
-
خاموش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اخرس , اطفا , خارج , صمة , غط ، إخْمادٌ
-
خاموش شدن
دیکشنری فارسی به عربی
صمة , ما زال
-
خاموش کننده
دیکشنری فارسی به عربی
کاتم الصوت
-
خاموش شده
دیکشنری فارسی به عربی
منقرض
-
خاموش سازی
دیکشنری فارسی به عربی
انقراض
-
خاموش کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أخْمَدَ
-
خاموش کردن
واژهنامه آزاد
نشاندن. فرونشاندن.
-
نظام الدین خاموش
لغتنامه دهخدا
نظام الدین خاموش . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) از عرفای قرن نهم و از شاگردان علاءالدین محمد بخاری است . کراماتی بدو نسبت داده اند. به سال 860 هَ . ق . درگذشته است . (از ریحانة الادب ج 4 ص 211). و نیز رجوع به خزینةالاصفیا ج 1 ص 570 شود.
-
silent single nucleotide polymorphism
چندشکلی تکنوکلئوتیدی خاموش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] یک چندشکلی تکنوکلئوتیدی که در توالی رمزگذار یک ژن رخ میدهد، ولی توالی اسیدآمینه را عوض نمیکند اختـ . چندتک خاموش silent SNP
-
transcriptional silencing
خاموشسازی رونویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] متراکم شدن بیشازحد دامنهای از کروماتین که از فعالیت ژن جلوگیری میکند و در این حالت وجود عوامل رونویسی فعال در یاخته تأثیری در رونویسی ندارد
-
gene silencing
خاموشسازی ژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] منع بیان ژن