کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خامطبع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خامطبع
مترادف و متضاد
۱. بیتجربه، نامجرب، خامدست، ناآزموده، مبتدی ≠ مجرب
۲. ابله، احمق، جاهل، کودن، نادان ≠ عاقل
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خامطبع
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیتجربه، نامجرب، خامدست، ناآزموده، مبتدی ≠ مجرب ۲. ابله، احمق، جاهل، کودن، نادان ≠ عاقل
-
واژههای همآوا
-
خام طبع
فرهنگ فارسی معین
(طَ) (ص مر.) کسی که اندیشه های بیهوده دارد.
-
خام طبع
لغتنامه دهخدا
خام طبع. [ طَ ] (ص مرکب ) آنکه خیالات فاسد داشته باشد. (آنندراج ). ابله . احمق . نادان . کودن . (ناظم الاطباء). نعت است مر کسی راکه صاحب خیالات فاسد است . صاحب طبع خام : خام طبع است آنکه میگوید بچنگ و کف مگیرزلفکان خم خم و جام نبیذ خام را. سوزنی .باز...
-
خام طبع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] xāmtab' ۱. بیذوق.۲. بیتجربه: ◻︎ آتش اندر پختگان افتاد و سوخت / خامطبعان همچنان افسردهاند (سعدی۲: ۴۱۹).