کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خالیدونیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خالیدونیون
لغتنامه دهخدا
خالیدونیون . (اِ) لغتی است یونانی و معنی آن بعربی دواءالخطافی باشد؛ یعنی دوای پرستوک و آن مامیران است . گویند که چون بچه ٔ پرستوک در آشیان نابینا شود مادرش برود و شاخی از مامیران بیاورد و در آشیان نهد بچه ٔ او شفا یابد. (برهان قاطع)(آنندراج ). عروق ا...
-
جستوجو در متن
-
خالیدومیون
لغتنامه دهخدا
خالیدومیون . [ دُ ] (اِ) مصحف خالیدونیون است . رجوع به خالیدونیون شود.
-
خالیدون
لغتنامه دهخدا
خالیدون . (اِ) زرده چوب . زرده چاو. زرده چوبه . (فرهنگ شعوری ج 1 ص 374). رجوع به خالیدونیون شود.
-
دواءالخطافی
لغتنامه دهخدا
دواءالخطافی . [ دَ ئُل ْ خ َ ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح داروسازی ) دواءالخطاف . خالیدونیون است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). خلیدونیون . مامیران . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دواءالخطاطیف شود.
-
مامیران
لغتنامه دهخدا
مامیران . (اِ) نوعی از عروق الصفراست و آن دوایی باشد زردرنگ به سبزی مایل ، باریک و گره دار می شود. گرم و خشک است در چهارم . یرقان را نافع است و آن را به عربی بقلة الخطاطیف و شجرةالخطاطیف خوانند... (از برهان ). بیخی است مشابه زردچوب که به دوای چشم به ...