کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خالنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خالنگ
لغتنامه دهخدا
خالنگ . [ ل َ ] (اِخ ) ظاهراً نام موضعی بوده است بماوراءالنهر : تقویم بفرتان چنان خوار شد امسال چون جخج به خمناوز و چون فنج بخالنگ .قریع الدهر.
-
جستوجو در متن
-
جخج
لغتنامه دهخدا
جخج . [ ج َ ] (اِ) جخچ . جانوری است از جنس شپّره به بزرگی غلیواج و بر سر دوش ناخنهادارد و خود را سرنگون از درخت آویزد و فضله و سرگین خود را خورد. (برهان ) (از انجمن آرا). نام جانوری است مانند شپره که بکلانی غلیواژ باشد و خود را سرنگون از دندان بیاویز...
-
امسال
لغتنامه دهخدا
امسال . [ اِ ] (اِمرکب ، ق مرکب ) این سال یعنی سالی که در آن هستیم . (ناظم الاطباء). سال حاضر. هذه السنه . سنه ٔ جاری . سال جاری . العام : تا پدیدآمدت امسال خط غالیه بوی غالیه تیره شد و زاهری و عنبر خوار. عماره .تقویم بفرتان [ شاید بفرغانه ] چنان خوا...