کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خالص کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پل خالص
لغتنامه دهخدا
پل خالص . [ پ ُ ل ِ ل ِ ] (اِخ ) نام پلی در دوازده فرسنگی بغداد. (حبیب السیر چ طهران جزء 3 از ج 3 ص 161).
-
خالص الخاص
لغتنامه دهخدا
خالص الخاص . [ ل ِ صُل ْ ] (اِخ ) امیر مجاهدالدین خالص الخاص . وی سردار قشون خلیفه ٔ عباسی امیرالمؤمنین الناصر لدین اﷲ در جنگ دوم با طغرل بود. توضیح آنکه : پس از جنگی که در همدان بین لشکریان طغرل و اینانج محمود و عساکر اتابک پهلوان از یک طرف و جلال ...
-
حسن خالص
لغتنامه دهخدا
حسن خالص . [ ح َ س َ ن ِ ل ِ ] (اِخ ) ابن علی الهادی . لقب امام یازدهم شیعه ٔ اثناعشری است . رجوع به حسن عسکری شود.
-
حسین خالص
لغتنامه دهخدا
حسین خالص . [ ح ُ س َ ن ِ ل ِ ] (اِخ ) شاعر اصفهانی . عالم گیرشاه او را «امتیازخان » لقب داد. و در 1122 هَ . ق . درگذشت . (ذریعه ج 9 ص 284).
-
pure water
آب خالص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] 1. در معنای فنی، آبی که هیچ مادهای در آن حل نشده نباشد 2. در معنای کاربردی، آبی که عاری از آلودگی باشد
-
خالص ومهذب
دیکشنری فارسی به عربی
عفيف
-
ذغال خالص
دیکشنری فارسی به عربی
کاربون
-
دستمزد خالص
دیکشنری فارسی به عربی
أُجرَة صافية
-
حقوق خالص
دیکشنری فارسی به عربی
أُجرَة صافية
-
وزن خالص
واژهنامه آزاد
ناب سنگ.
-
just intonation
نظام کوک خالص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. کوک فاقد ضربان یک فاصله 2. هر نظام کوکی که پنج یا بیش از پنج فاصلۀ (ازنظر صداشناسی) خالص در یک هنگام (octave) وارد کند
-
net protein ratio, NPR
نسبت خالص پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حاصل جمع افزایش وزن حیوان آزمودنی و کاهش وزن حیوان شاهد تقسیم بر وزن پروتئین خوراندهشده به حیوان مورد آزمون
-
net dietary protein-energy ratio, net dietary protein calories, NDpCal%
نسبت خالص کالری پروتئینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] میزان پروتئین یک غذا یا رژیم که با ضرب کالری پروتئین در بهرۀ خالص پروتئین و تقسیم بر کل کالری به دست میآید
-
net wing area
مساحت خالص بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مساحت ناخالص منهای مساحت تصویرشده از تنه و محفظۀ موتورهای روی بال و دیگر اجزای غیرماهیوار
-
pure culture
کشت خالص 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] کشت حاوی یک سویۀ میکربی خالص