کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خالد ولید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خالد ولید
لغتنامه دهخدا
خالد ولید. [ ل ِ دِ وَ ] (اِخ ) وی یکی از صحابه است . رجوع به خالدبن ولید، ملقب به سیف اﷲ شود.
-
واژههای مشابه
-
خَالِدٌ
فرهنگ واژگان قرآن
جاودانه- دير پا(خلود به معناي برائت و دوري هر چيز از در معرض فساد بودن و باقي ماندنش بر صفت و حالتي است که دارد ، عرب هر چيزي را که زود فاسد نميشود با کلمه خلود وصف ميکند ، مثلا سنگهاي يک پايه را که اسم اصليش اثافي است خوالد ميخوانند ،با اينکه يک پ...
-
جفرة خالد
لغتنامه دهخدا
جفرة خالد. [ ج َ رَ ةُ ل ِ ] (اِخ ) جایی است در بصره که یوم الجفرة یعنی جنگ میان خالدبن عبداﷲبن خالدبن اسید از جانب عبدالملک و اهل بصره که اصحاب مصعب بن زبیر بودند در آن واقع شده است . (از معجم البلدان ) (مراصد الاطلاع ).
-
حفیرة خالد
لغتنامه دهخدا
حفیرة خالد. [ ح َ رَ ت ُ ل ِ ] (اِخ ) آبی است عرب را. (معجم البلدان ).
-
دیر خالد
لغتنامه دهخدا
دیر خالد. [ دَ رِ ل ِ ] (اِخ ) یا دیر صلیبا (چلیپا) بدمشق مقابل باب الفردیس است . چون خالدبن الولید در محاصره ٔ دمشق بدانجا رفت این دیر بخالد منسوب گردید. و ابن کلبی گوید که میان این دیر و باب شرقی یک میل است . (از معجم البلدان ).
-
ام خالد
لغتنامه دهخدا
ام خالد. [ اُم ْ م ِ ل ِ ] (اِخ ) از دختران عثمان بن عفان خلیفه ٔ سوم بوده است . (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 519).
-
ام خالد
لغتنامه دهخدا
ام خالد. [ اُم ْ م ِ ل ِ ] (اِخ ) نخست زن یزیدبن معاویه بود و سپس مروان بن حکم او را بزنی گرفت و گویند مروان را او کشته است . رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 302 شود.
-
ام خالد
لغتنامه دهخدا
ام خالد. [ اُم ْ م ِ ل ِ ] (ع اِ مرکب ) عنقا. (المرصع).
-
ام خالد
لغتنامه دهخدا
ام خالد. [ اُم ْ م ِ ل ِ ](اِخ ) دختر خالدبن سعیدبن عاص بن امیه . از صحابیات بود. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 228 شود.
-
خالد اموی
لغتنامه دهخدا
خالد اموی . [ ل ِ دِ اَ / اُ م َ ] (اِخ )رجوع به خالدبن هشام و خالدبن یزیدبن معاویة شود.
-
خالد بصری
لغتنامه دهخدا
خالد بصری . [ ل ِ دِ ب َ ] (اِخ ) رجوع به خالدبن یزیدبن مسلم بن الننوی البصری ، شود.
-
خالد بغدادی
لغتنامه دهخدا
خالد بغدادی . [ ل ِ دِ ب َ ] (اِخ ) خالدبن حسین الشهرزوری . رجوع به خالد ضیاءالدین شود.
-
خالد بغدادی
لغتنامه دهخدا
خالد بغدادی . [ ل ِ دِ ب َ ] (اِخ ) شیخ خالد بغدادی نقشبندی عثمانی . او راست : 1 - الرسالة الخالدیة فی الرابطة النقشبندیة که در مطبعه ٔ قازان به سال 1890 م . طبعشد و دارای 29 صفحه است و ایضاً در سال 1892 م . چاپ شد و دارای 36 صفحه است . 2 - الرسالة ا...
-
خالد بکائی
لغتنامه دهخدا
خالد بکائی . [ ل ِ دِ ب ُ ] (اِخ ) رجوع به خالدبن هوده شود.