کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاقانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِ) نوع مخصوصی آجر است که از آجر نظامی بزرگتر میباشد و برای پلکان بکار میرود.
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِ) نوعی خربزه است در مشهد و بنام خربزه ٔ خاقانی در آنجا شهرت دارد.
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِخ ) ابراهیم دربندی . رجوع به ابراهیم دربندی شود.
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِخ ) احمدبن محمد خزاعی انطاکی متوفی بسال 399 هَ . ق . صاحب کتاب «التاریخ الخاقانی » است و مسعودی از او در مروج الذهب نام برده است . (از کشف الظنون ).
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِخ ) افضل الدین بدیل ابراهیم بن علی خاقانی حقایقی شَروانی ملقب به حسان العجم یکی از بزرگترین شاعران و از فحول بلغای ایران است . لقب حسّان ُالعَجَم را که بحق در خور اوست ، عم او کافی الدین عمر به وی داد و خاقانی خود چندبار خویشتن را بدین لق...
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِخ ) ایاس پاشازاده محمد بک متوفی بسال 1015 هَ . ق . او راست : «الحلیة النبویة» یا «حلیه ٔ شریفه » و تاریخ نظم آن 1007 میباشد. وی از شعرای عثمانی است و اشعارش همه به ترکی است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 3) (کشف الظنون ).
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن یحیی بن عبیداﷲ ابن یحیی مکنی به ابوالقاسم . وزیر مقتدر خلیفه ٔ عباسی بود که بسال 313 هَ . ق . مقتدر او را از وزارت عزل کرد و ابوالعباس احمدبن عبیداﷲ خصیبی را بجای او نشاند (از خاندان نوبختی چ عباس اقبال ص 184).
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِخ ) محمدبن یحیی بن عبیداﷲبن یحیی بن خاقان مکنی به ابوعلی وزیر مقتدر خلیفه ٔ عباسی بود. مقتدر وی را در سال 299 هَ . ق . بجای ابوالحسن علی بن محمدبن الفرات نشاندو تا محرم سال 301 هَ . ق . او بر این مسند تکیه زده بود. (از تاریخ خاندان چ نوبخ...
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِخ )نام یکی از منجمین است . در تاریخ الحکماء ابن قفطی مینویسد وی در علم نجوم و تفسیر و حل زیجات و طبایع کواکب و احکام حوادث بصیر بوده و در عشر سوم مائه ٔ پنجم هجرت وفات یافته است یعنی تقریباً در حدود سالهای 420 - 430 هَ . ق . (از گاهنامه ٔ...
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (ص نسبی ) منسوب به خاقان . مجازاً بمعنی لایق خاقان و خاقان مآب می آید.
-
واژههای مشابه
-
علی خاقانی
لغتنامه دهخدا
علی خاقانی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسین خاقانی حلی نجفی . رجوع به علی خیقانی شود.
-
ابراهیم خاقانی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خاقانی . [ اِ م ِ ] (اِخ ) افضل الدین ابراهیم بن علی ، شاعر فارسی . رجوع به خاقانی شود.
-
ابراهیم خاقانی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خاقانی . [ اِ م ِ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم دربندی شود.
-
قاسم خاقانی
لغتنامه دهخدا
قاسم خاقانی . [ س ِ م ِ ] (اِخ ) از علماء است . از اوست : شرح بر قصیده ٔ «لامیة فی الکلام » احمدبن عبداﷲ جزائری . این شرحی است موجز که از شرح سوسنی اخذ شده است . (کشف الظنون چ 1943 ج 2 ص 1940).