کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خاطی
/xāti/
معنی
خطاکننده؛ خطاکار؛ گناهکار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بزهکار، خطاکار، خلافکار، گناهکار، گنهکار، متخلف، مجرم، مقصر ≠ درستکار، صالح، مصیب
دیکشنری
offender, transgressor, wrongdoer
-
جستوجوی دقیق
-
خاطی
واژگان مترادف و متضاد
بزهکار، خطاکار، خلافکار، گناهکار، گنهکار، متخلف، مجرم، مقصر ≠ درستکار، صالح، مصیب
-
خاطی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . خاطی ء ] (اِفا.) خطاکننده ، خطاکار.
-
خاطی
لغتنامه دهخدا
خاطی . (ع ص ) خاطی ٔ. کسی که به اراده ٔ خود خطا کند و مخطی کسی که اراده ٔ صواب کند و بی قصد خطا از او ظاهر گردد. (غیاث اللغات ). گناهکار. (مهذب الاسماء). آنکه بعمد ناراست خواهد. (اقرب الموارد) (تاج العروس ). خطاکننده . مقابل مصیب : گر خطا گوید ورا خا...
-
خاطی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، خاطِئ] xāti خطاکننده؛ خطاکار؛ گناهکار.
-
خاطی
دیکشنری فارسی به عربی
متجاوز
-
واژههای مشابه
-
خاطي
دیکشنری عربی به فارسی
نادرست , پراز غلط , غلط , اشتباه , مغلوظ , نا درست , ناراست , غير دقيق , غلط دار , تصحيح نشده , معيوب , ناقص , ناجور , ناسالم , ناخوش , ناصحيح , خطا , تقصير و جرم غلط , غير منصفانه رفتار کردن , بي احترامي کردن به , سهو
-
خاطي تاريخيا
دیکشنری عربی به فارسی
نابهنگام , بيمورد(از نظر تاريخ وقوع)
-
جستوجو در متن
-
خواطی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: خواطِیء، جمعِ خاطِئَة] [قدیمی] xavāti = خاطی
-
پراز غلط
دیکشنری فارسی به عربی
خاطي
-
مغلوظ
دیکشنری فارسی به عربی
خاطي
-
نا درست
دیکشنری فارسی به عربی
خاطي
-
غلط دار
دیکشنری فارسی به عربی
خاطي
-
تصحیح نشده
دیکشنری فارسی به عربی
خاطي