کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاطرنشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خاطرنشان
/xāternešān/
معنی
یادآوری؛ تذکر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اعلام، تفهیم، حالی، گوشزد، متذکر، یادآور
برابر فارسی
یادآور
فعل
بن گذشته: خاطرنشان داشت
بن حال: خاطرنشان دار
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاطرنشان
واژگان مترادف و متضاد
اعلام، تفهیم، حالی، گوشزد، متذکر، یادآور
-
خاطرنشان
فرهنگ واژههای سره
یادآور
-
خاطرنشان
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) یادآور.
-
خاطرنشان
لغتنامه دهخدا
خاطرنشان . [طِ ن ِ ] (ن مف مرکب ) مرکوز ذهن . مرکوز خاطر. خاطرنشین . صاحب فرهنگ آنندراج آرد: «خیرالمدققین » گوید: درروزمره «نشان » بمعنی «نشانده شده » مستعمل میشود چنانکه بگویی : «فتنه نشان ». پس اگر گفته شود مثلاً این عبارت که : اگر چه بدیده ٔ بصیرت...
-
خاطرنشان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی. فارسی] [مجاز] xāternešān یادآوری؛ تذکر.
-
واژههای مشابه
-
خاطرنشان کردن
واژگان مترادف و متضاد
تذکر دادن، متذکر شدن، یادآور شدن، یادآوری کردن
-
خاطرنشان شدن
لغتنامه دهخدا
خاطرنشان شدن . [ طِ ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مرکوز ذهن شدن .
-
خاطرنشان کردن
لغتنامه دهخدا
خاطرنشان کردن . [ طِن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مرکوز ذهن کردن . تذکر دادن .
-
خاطرنشان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صنف
-
واژههای همآوا
-
خاطر نشان
فرهنگ واژههای سره
یادآور
-
جستوجو در متن
-
تذکر دادن
واژگان مترادف و متضاد
خاطرنشان کردن، خاطرنشان ساختن، یادآوری کردن، متذکرشدن، یادآور شدن
-
یادآور
واژگان مترادف و متضاد
خاطرنشان، متذکر