کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاص زمین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
specific combining ability
ترکیبپذیری خاص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نمود تلاقی خاص دو ژننمود که بهصورت انحراف از ترکیبپذیری عمومی والدها تعریف میشود
-
centrex
خدمات خاص مرکز تلفن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که در آن کاربران بدون داشتن مرکز داخلی، از تمام خدمات مرکز داخلی برخوردار میشوند و بهطور معمول به مجتمعهای صنعتی یا اداری یا مسکونی قابل واگذاری است متـ . خدمت
-
specialty menu
صورتغذای خاص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] صورتغذایی متفاوت با صورتغذای معمولی که غالباً در آن غذای ملل و اقوام گوناگون بنا به مورد برای تعطیلات یا مراسم خاص یا مهمانان ویژه تنظیم میشود متـ . منوی خاص
-
خاص و خرجی
لغتنامه دهخدا
خاص و خرجی . [ خاص ْ ص ُ خ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) هزینه های مورد احتیاج و هزینه های تفننی . مخارج ضروری و غیر ضروری . مایحتاج و غیر محتاج ، رشیدالدین فضل اﷲ گوید : تدارک آن پادشاه اسلام خلد ملکه بر آن وجه فرمود که اهل هر حرفتی را از اوزان هر شهر...
-
خاص و عام
لغتنامه دهخدا
خاص و عام . [ خاص ْ ص ُ عام م ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) همه . همه ٔ افراد. بزرگ و کوچک . مقرب و غیر مقرب . محرم و غیر محرم . افراد عادی و غیر عادی . || باب خاص و عام : یکی از ابواب مباحث الفاظ علم اصول فقه باب خاص و عام است که در آن بحث از خاص [ که ت...
-
پیرو رسوم خاص
دیکشنری فارسی به عربی
مراقب
-
اصطلا ح خاص
دیکشنری فارسی به عربی
علامة
-
اسم خاص مونث
دیکشنری فارسی به عربی
عاطفي
-
خاص و خرجی
فرهنگ گنجواژه
مخصوص و ممتاز.
-
خاص و عام
فرهنگ گنجواژه
همه.
-
زبان صنفی ومخصوص طبقه خاص
دیکشنری فارسی به عربی
رطانة
-
special use airspace management system
سامانۀ مدیریت استفادۀ خاص فضای پرواز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فضای پروازی که در آن فعالیتهای پروازی، موضوع ممانعتهایی است که ممکن است از ترکیب محدودیتهای زیر به وجود آید: 1. استفاده از فضای پرواز که لزوماً فعالیتها در آن بهدلیل طبیعتشان محدود و مشخص شدهاند؛ 2. محدودیتهایی که بر عملیات هواگر...
-
جستوجو در متن
-
نبی
لغتنامه دهخدا
نبی . [ ن َ بی ی / ن َ ] (از ع ، ص ، اِ) پیغمبر. رسول . (برهان قاطع). آگاه کننده از خدا. (السامی ) (دهار).پیغمبر. (منتهی الارب ) (دهار). نذیر. (منتهی الارب ). آنکه از خدای خبر دهد. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). نبی ، عام است خواه صاحب کتاب باشد یا نباشد،...
-
حیطه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حیطَة] hite زمین، میدان، یا مکانی مشخص برای انجام عملی خاص.
-
land-classification map
نقشۀ طبقهبندی زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که در آن انواع خاک و سنگ با سایه یا رنگ خاص نشان داده میشود