کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خواست اکسیژن شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← خاش
-
آبریز
لغتنامه دهخدا
آبریز. (اِخ ) نام محلی کنار راه خاش به چاه ملک میان سامسور و چاه ملک به مسافت 192600 گز از خاش .
-
آمینی
لغتنامه دهخدا
آمینی . (اِخ ) نام محلی کنار راه خاش به جالق میان گدار برنجانه و بالاقلعه در 239800 گزی خاش .
-
لاریز
لغتنامه دهخدا
لاریز. (اِخ ) نام محلی کنار راه زاهدان به خاش میان میرجاوه و سیاه جنگل در 96 هزارگزی خاش .
-
گیدبست
لغتنامه دهخدا
گیدبست . [ ب َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کارواندربخش خاش شهرستان زاهدان . واقع در 61هزارگزی جنوب خاوری خاش و 15هزارگزی شمال شوسه ٔ خاش به ایرانشهر. سکنه ٔ آن 15 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
حداگان
لغتنامه دهخدا
حداگان . [ ح َ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان ایراندگان بخش خاش شهرستان زاهدان در 71 هزارگزی جنوب خاش و 21هزارگزی خاوری شوسه ٔ ایرانشهر به خاش . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
قنات حسن
لغتنامه دهخدا
قنات حسن . [ ق َ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گوهرکوه بخش خاش شهرستان زاهدان ، واقع در 65هزارگزی باختر خاش کنار راه فرعی خاش به نرماشیر. سکنه ٔ آن 45 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
خاشی
لغتنامه دهخدا
خاشی . [ ] (ص نسبی ) منسوب به خاش .
-
خش
لغتنامه دهخدا
خش . [ خ َش ش ] (ع ص ، اِ) چیزی درشت و سیاه . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، خاش ّ. || شتر چوب در بینی کرده . ج ، خاش ّ. || شکاف در چیزی . ج ، خاش ّ. || باران اندک . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب ...
-
گز دیوان
لغتنامه دهخدا
گز دیوان . [ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کارواندر بخش خاش شهرستان زاهدان ، واقع در 57000گزی جنوب باختری خاش و 5000گزی شمال شوسه ٔ خاش به ایرانشهر و دارای 50 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
گزگزی
لغتنامه دهخدا
گزگزی . [ گ َ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کارواندر بخش خاش شهرستان زاهدان ، واقع در 56000گزی جنوب باختری خاش و 7000گزی شمال شوسه ٔ خاش به ایرانشهر. دارای 35 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
نوش آباد
لغتنامه دهخدا
نوش آباد. (اِخ )دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خاش شهرستان زاهدان ، در 3 هزارگزی شمال خاش و یک هزارگزی شرق راه زاهدان به خاش ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از فرهن...
-
نوک آباد
لغتنامه دهخدا
نوک آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان ده بالای بخش خاش شهرستان زاهدان ، در27 هزارگزی شمال شرقی خاش و بر سر راه گزو به خاش ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 162 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و پنبه و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از ف...
-
عباس آباد
لغتنامه دهخدا
عباس آباد. [ ع َب ْ با ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گوهرکوه بخش خاش شهرستان زاهدان . واقع در 50 هزارگزی باختر خاش و 8 هزارگزی جنوب نرماشیر به خاش . شامل سه خانواده است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
فداگان
لغتنامه دهخدا
فداگان . [ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کارواندر بخش خاش شهرستان زاهدان ، واقع در 57 هزارگزی جنوب باختری خاش و 5 هزارگزی شمال شوسه ٔ خاش به ایرانشهر. دارای 25 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).