کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خارستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خارستان
/xārestān/
معنی
زمینی که در آن بوتههای خار بسیار روییده باشد؛ خارزار؛ خارسان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خارستان
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِمر.) جای پرخار، خارسان .
-
خارستان
لغتنامه دهخدا
خارستان . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) کنایه از عالم (از قبیل ) گلستان . (آنندراج ). جای پرخار. دیولاخ ، جائی دشوار بود. (لغت فرس اسدی ). زمین پرخار. خارسان . خلنگ زار : شهریاری که خلاف تو کند زود فتداز سمن زار بخارستان وز کاخ بکاز. فرخی .هر کجا سنگلاخی و ...
-
خارستان
لغتنامه دهخدا
خارستان . [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوشه در بخش خاش شهرستان زاهدان واقع در 50 هزارگزی خاور شوسه زاهدان بخاش ناحیه ای است کوهستانی و گرم معتدل سکنه آن 70 نفر مذهبشان سنی و زبان آن ها بلوچی است آب آنجا از چشمه و محصولات لبنیات و غلات و شغل اهالی گله ...
-
خارستان
لغتنامه دهخدا
خارستان . [ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز در 80 هزارگزی جنوب خاور زرقان و شش هزارگزی راه فرعی خرامه به سهل آباد خیر، ناحیه ای است جلگه ای و هوای آن معتدل و مالاریائی و سکنه آنجا 285 تن ، زبان آنها فارسی و مذهبشان شیعه می...
-
خارستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xārestān زمینی که در آن بوتههای خار بسیار روییده باشد؛ خارزار؛ خارسان.
-
واژههای مشابه
-
خارستان تیغستان
دیکشنری فارسی به عربی
تنظيف
-
قلعه مختار خارستان
لغتنامه دهخدا
قلعه مختار خارستان . [ ق َ ع َ م ُ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دزکرد بخش مرکزی شهرستان آباده ، واقع در 83هزارگزی جنوب باختر اقلید و 14هزارگزی راه فرعی کاکان به تل خسروی موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 52 تن است . آب آن از چ...
-
قلعه حاجی علی اصغر خارستان
لغتنامه دهخدا
قلعه حاجی علی اصغرخارستان . [ ق َ ع َ ع َ اَ غ َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دزکرد بخش مرکزی شهرستان آباده ، واقع در83هزارگزی جنوب باختر اقلید و 14هزارگزی شمال راه فرعی کاکان به تل خسروی . موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر است . سکنه ٔ آن 51 تن ، آب ...
-
جستوجو در متن
-
خارزار
واژگان مترادف و متضاد
خلنگزار، خارستان، خاربیشه، خارستان ≠ گلزار، لالهزار
-
خارزار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xārzār = خارستان
-
خلنگزار
واژگان مترادف و متضاد
تیغستان، خارستان، خارزار ≠ گلزار
-
تیغستان
واژگان مترادف و متضاد
خلنگزار، خارزار، خارستان
-
باغستان
واژگان مترادف و متضاد
باغ، حدیقه، گلزار، گلستان، گلشن ≠ راغ، خارستان