کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خارج از رسم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خارج از رسم
دیکشنری فارسی به عربی
شاذ
-
واژههای مشابه
-
خَارِجٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بيرون رونده
-
خارج شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیرونرفتن ۲. درآمدن ۳. دررفتن، رانده شدن ۴. اوت شدن ۵. ترک کردن ۶. فراتر رفتن، تجاوز کردن ۷. نشت کردن ۸. بیرون زدن
-
خارج قسمت
واژگان مترادف و متضاد
بهر ≠ مقسوم، مقسومعلیه، بخش، بخشیاب
-
خارج کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیرونبردن ۲. بیرون فرستادن، منتقل کردن، جابهجا کردن
-
خارج شدن
فرهنگ واژههای سره
در شدن
-
قبض خارج
لغتنامه دهخدا
قبض خارج . [ ق َ ض ِ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در نزد علمای رمل نام شکلی باید که صورت آن این است . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
-
خارج شدن
لغتنامه دهخدا
خارج شدن . [ رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بیرون رفتن . بیرون آمدن . برون آمدن .
-
خارج طریق
لغتنامه دهخدا
خارج طریق . [ رِ ج ِ طَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به بیرون جاده شود.
-
خارج کردن
لغتنامه دهخدا
خارج کردن . [ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هلانیدن و بیرون کردن . (ناظم الاطباء). برآوردن . بیرون برکشیدن .
-
خارج گشتن
لغتنامه دهخدا
خارج گشتن . [ رِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بیرون شدن . بیرون رفتن . مقابل داخل شدن .
-
خارج محمول
لغتنامه دهخدا
خارج محمول . [ رِ ج ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عرضی هائی که خارج ازذات هستند ولی همیشه با ذات همراهند چون وحدت برای وجود. این عرضیات در باب برهان ذاتی محسوب میشوند.
-
خارج آهنگ
لغتنامه دهخدا
خارج آهنگ . [ رِ هََ ] (ص مرکب ) آهنگ ناموافق و ناموزون . (ناظم الاطباء) : بفرمود تا آن دو سرهنگ رادو کج زخمه ٔ خارج آهنگ را... نظامی .بمن بر شده لشکری دیده بان همه خارج آهنگ وناخوش زبان .نظامی (شرفنامه ص 470).
-
خارج البلد
لغتنامه دهخدا
خارج البلد. [ رِ جُل ْ ب َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) بیرون شهر. (مهذب الاسماء). اطراف شهر.