کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خارا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خارا
/xārā/
معنی
۱. (زمینشناسی) نوعی سنگ سخت؛ گرانیت: ◻︎ رخ خارا به خون لعل میشست / مگر در سنگ خارا لعل میجست ـ چو از لعل لب شیرین خبر یافت / به سنگ خاره در گفتی گهر یافت (نظامی۲: ۲۲۹).
۲. [قدیمی] نوعی پارچۀ ابریشمی دستباف، ستبر، موجدار، و رنگین یا سفید: ◻︎ چون باد زندنیجی کهسار برکشد / بر خاک و خاره سندس و خارا برافکند (خاقانی: ۱۳۶).
〈 خارا سفتن: شکستن، ساییدن، یا سوراخ کردن سنگ خارا: ◻︎ کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت / هرچه کرد از کاوش مژگان شیرین یاد داشت (ظهوری: لغتنامه: خارا سفتن).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. خار، خاره، سنگ آذرین، سنگ سخت، گرانیت
۲. بافته ابریشمین، پارچهخوابدار، پارچه موجدار، عتابی، موئر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خارا
واژگان مترادف و متضاد
۱. خار، خاره، سنگ آذرین، سنگ سخت، گرانیت ۲. بافته ابریشمین، پارچهخوابدار، پارچه موجدار، عتابی، موئر
-
خارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← خدمات اَبری رایانش
-
خارا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - نوعی سنگ سخت ، گرانیت . 2 - نوعی پارچة ابریشمی موجدا ر.
-
خارا
لغتنامه دهخدا
خارا. (اِ) سنگ سخت و صلب . (آنندراج ) (لغت فرس اسدی ) (صحاح الفرس ) (فرهنگ رشیدی ) (برهان قاطع) (بهار عجم ) (مصطلحات ) (غیاث اللغة) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 357) : پس آنگه که خواهی تواش بشکنی چنان کن که بر سنگ خارا زنی . ابوشکور.آن کو زسنگ خارا آهن برون کش...
-
خارا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹خاره› xārā ۱. (زمینشناسی) نوعی سنگ سخت؛ گرانیت: ◻︎ رخ خارا به خون لعل میشست / مگر در سنگ خارا لعل میجست ـ چو از لعل لب شیرین خبر یافت / به سنگ خاره در گفتی گهر یافت (نظامی۲: ۲۲۹).۲. [قدیمی] نوعی پارچۀ ابریشمی دستباف، ستبر، موجدار، و رنگین...
-
خارا
لهجه و گویش تهرانی
نوعی پارچه ابریشمی راه راه
-
واژههای مشابه
-
نوروز خارا
لغتنامه دهخدا
نوروز خارا. [ ن َ /نُو زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در موسیقی ، نام شعبه ای است از مقام نوا. (بهجت الروح ص 140) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (غیاث اللغات ) (برهان قاطع) (آنندراج ). نوروز خردک . (فرهنگ فارسی معین ). از پنجمین نغمه است و 1/5 بانگ د...
-
سنگ خارا
لغتنامه دهخدا
سنگ خارا. [ س َ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) نوعی از سنگ سخت . (ناظم الاطباء) : گر ببیند عکس شمشیر تو در کوه اژدهااز فزع پنهان شود درسنگ خارا چون کشف . عبدالواسع جبلی .سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزددلبر که در کف او موم است سنگ خارا. حافظ.رجوع به...
-
خارا سفتن
لغتنامه دهخدا
خارا سفتن . [ س ُ ت َ ] (مص مرکب ) شکستن سنگ خارا : کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت هر چه کرد از کاوش مژگان شیرین یاد داشت .ظهوری (از آنندراج ).
-
سنگ خارا
دیکشنری فارسی به عربی
صوان
-
سنگ و خارا
فرهنگ گنجواژه
سنگ و خاره.
-
جستوجو در متن
-
granites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانیت، سنگ خارا، خارا، استحکام
-
granite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگ گرانیت، گرانیت، سنگ خارا، خارا، استحکام