کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاتون صبح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاتون صبح
لغتنامه دهخدا
خاتون صبح . [ ن ِ ص ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خورشید است : بر سر بیرق بلاف پرچم گوید منم طره ٔ خاتون صبح بر تُتق روزگار.عماد عزیزی (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).
-
واژههای مشابه
-
گل خاتون
لغتنامه دهخدا
گل خاتون . [ گ ُ ] (اِخ )دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد واقع در 69هزارگزی شمال باختری مشهد و 5هزارگزی شمال راه شوسه ٔ مشهد به قوچان . هوای آن معتدل و دارای 115 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، چغندر و کنجد است . ش...
-
گنجشکان خاتون
لغتنامه دهخدا
گنجشکان خاتون . [ گ ُ ج ِ ] (اِخ ) مادر سلطان ابوسعیدبهادرخان . رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی ص 842 شود.
-
گنجک خاتون
لغتنامه دهخدا
گنجک خاتون . [ گ َ ج َ ] (اِخ ) (شهرزاده ...) خاتون امیر ایرنجین از معاصران اولجایتو سلطان . (ذیل جامعالتواریخ رشیدی از حافظ ابرو ص 102).
-
زیتون خاتون
لغتنامه دهخدا
زیتون خاتون . [ زَ ] (اِخ ) زن ارسلانشاه پادشاه کرمان و مادر کرمانشاه . او امیرزاده بود از ولایت هرات ولی او را به بردگی فروخته بودند. زنی به غایت عاقل و خیرات دوست بود و در کرمان خیرات بسیار فرموده و مدرسه و رباط ساخت و او را عصمت الدین لقب دادند و ...
-
غازیه خاتون
لغتنامه دهخدا
غازیه خاتون . [ زی ی َ ] (اِخ ) نام دختر ملک کامل از ملوک ایوبی و زوجه ٔملک مظفر محمود حکمران حمات است در موقع وفات شوهرش پسر وی ملک منصور که کودک بود وارث تخت و تاج و او نایب السلطنه گردید و در تاریخ 656 هَ . ق . درگذشت .
-
فاطمه خاتون
لغتنامه دهخدا
فاطمه خاتون .[ طِ م َ ] (اِخ ) از ارکان دولت توراکیناخاتون ، زوجه ٔ اوکتای قاآن . (از جهانگشای جوینی ج 1 ص 199 و 202).
-
هفت خاتون
لغتنامه دهخدا
هفت خاتون . [ هََ ] (اِ مرکب ) کنایت از هفت کوکب است که سبعه ٔ سیاره باشد. (برهان ) : هفت خاتون را در این خرگاه سبزداه این درگاه والا دیده ام . خاقانی .رجوع به هفت اختر، هفت اختران و هفت ستاره شود.
-
آبش خاتون
لغتنامه دهخدا
آبش خاتون . [ ب ِ ] (اِخ ) دختر اتابک سعدبن ابی بکر از سلغریان . او پس از هلاک سلجوقشاه در 666 هَ . ق . پادشاهی فارس یافت و بمیل هلاکو با منکوتیمور ازدواج کرد، و به سال 685 در تبریز درگذشت ، و بمرگ او سلسله ٔ سلغریان منقرض گردید.
-
ابن خاتون
لغتنامه دهخدا
ابن خاتون . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) چند تن از یک خاندان باین کنیت معروفند و در امل الاَّمل ترجمه ٔ هر یک بتفصیل آمده است . جد این خاندان مردی خاتون نام بوده که به قرن هفتم هجری در قریه ٔ عیناث در جبل عامل میزیسته و فرزندان او بعضی در ایران و قسمتی در هند و...
-
تاش خاتون
لغتنامه دهخدا
تاش خاتون . (اِخ ) طاش خاتون . تاشی خاتون . مادر امیر شیخ ابواسحاق پادشاه شیراز. رجوع به تاریخ عصر حافظ تألیف غنی ص 41، 77، 78، 88، 141 و 171 شود.
-
تاشی خاتون
لغتنامه دهخدا
تاشی خاتون . (اِخ ) تاش خاتون ، مادر شاه شیخ ابواسحاق . رجوع به تاش خاتون و شدالازار چ قزوینی صص 290-292 شود.
-
تبریز خاتون
لغتنامه دهخدا
تبریز خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سارال در بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج که در 17 هزارگزی باختر دیواندره ، کنار راه مالرو دیواندره به شریف آباد قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 123 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و ...
-
تذکارپای خاتون
لغتنامه دهخدا
تذکارپای خاتون . [ ] (اِخ ) زن ملک ظاهر بیبرس بندقدار که یکی از ممالیک بحریه ٔ مصر بود. وی خانقاه «رباط بغدادیه » را در قاهره بسال 684 هَ . ق . تأسیس کرد. این خانقاه تنها بعبادت اختصاص نداشت بلکه زنی که بعنوان شیخه تعیین میشد میبایست به تدریس علوم م...