کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خائباً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خائباً
لغتنامه دهخدا
خائباً. [ ءِ ب َن ْ ] (ع ق ) در حالت نومیدی در حالت یأس . در حالت دست نیافتن به مطلوب و در این حال باخاسراً آید : خائباً و خاسراً باز گشتند از ترمذ وز راه دز آهنین سوی سمرقند رفتند. (تاریخ بیهقی ص 474). خائباً و خاسراً به بغداد افتادند. (ترجمه ٔ تار...
-
جستوجو در متن
-
غبراء
لغتنامه دهخدا
غبراء. [ غ َ ] (ع اِ) این کلمه در المعرب جوالیقی غبیراء نوشته شده ولی بطوری که در حاشیه ٔ همین کتاب آمده است صاحب الجمهره (در ج 1 ص 268) «غبراء و غبیراء» به هر دو شکل آورده است و گوید: «گیاهی است که گوسفندان خورند، اما میوه ٔ این درخت که غبیراء نامید...
-
نعامة
لغتنامه دهخدا
نعامة. [ ن َ م َ ] (ع اِ) شترمرغ . (غیاث اللغات ) (دهار) : نگر نعامه و طوطی دو طایراند ولیک غذای آن شکر آمد غذای این اخگر. ازرقی .|| واحد نعام ، به معنی یک شترمرغ . || پالان ، یا پائین آن . (منتهی الارب ). الرحل ، و قیل ما تحته . رجوع به معنی بعدی شو...
-
غبیرا
لغتنامه دهخدا
غبیرا. [ غ ُ ب َ] (ع اِ) مخفف غبیراء در تداول فارسی زبانان . نام میوه ای که آن را سنجد گویند. (آنندراج ) (غیاث اللغات ).سنجد. (السامی فی الاسامی ). سنجد کلاغی . (مقدمةالادب زمخشری ). سنجد آردک . (دهار نقل از نسخه ٔ خطی ). سنجد گرگانی . جیلان . پستانک...