کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیوان خزنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حیوان شناسی
دیکشنری فارسی به عربی
علم الحيوان
-
حیوان صفت
دیکشنری فارسی به عربی
عنيف , وحشي
-
حیوان گوشتخوار
دیکشنری فارسی به عربی
آکل اللحم
-
شبیه حیوان
دیکشنری فارسی به عربی
بهيمي
-
حیوان صفتی
دیکشنری فارسی به عربی
بهيمية
-
حیوان نوزاد
دیکشنری فارسی به عربی
صغار السمک
-
شانه حیوان
دیکشنری فارسی به عربی
غصن
-
حیوان اهلی
واژهنامه آزاد
حیوانی که رام شده باشد.
-
امیر آب حیوان
لغتنامه دهخدا
امیر آب حیوان . [ اَ رِ ب ِ ح َ / ح ِ ] (اِخ ) خواجه خضر علیه السلام . (آنندراج ) (مؤید الفضلاء) : ضمیر من امیر آب حیوان زبان من شبان واد ایمن .خاقانی (از آنندراج ، ذیل امیرآب ).
-
چهار صنف حیوان
لغتنامه دهخدا
چهار صنف حیوان . [ چ َ / چ ِ ص ِ ف ِ ح َی ْ / ح ِی ْ ] (اِ مرکب ) آدمی و پرندگان و خزندگان و چرندگان . رجوع به چارصنف حیوان شود.
-
حيوان متعدد ارجل
دیکشنری عربی به فارسی
صد پا (هزار پا)
-
حيوان غليظ جلد
دیکشنری عربی به فارسی
جانور پوست کلفت(مثل کرگدن)
-
حیوان سم دار
دیکشنری فارسی به عربی
حافر
-
نماءات (حیوان و درخت)
دیکشنری فارسی به عربی
موافقة
-
حیوان اهلی منزل
دیکشنری فارسی به عربی
حيوان اليف