کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیلولة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حیلولة
لغتنامه دهخدا
حیلولة. [ ح َ ل َ ] (ع مص ) حایل شدن میان دو چیز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). میان دو چیز درآمدن و حایل شدن . (غیاث ) (آنندراج ): حیلوله ٔ زمین میان خورشید و ماه .
-
واژههای همآوا
-
حیلولت
لغتنامه دهخدا
حیلولت . [ ح َ ل َ ] (از ع ، اِمص ) حایل شدگی . حیلولة. رجوع به حیلولة شود.
-
جستوجو در متن
-
حیلولت
لغتنامه دهخدا
حیلولت . [ ح َ ل َ ] (از ع ، اِمص ) حایل شدگی . حیلولة. رجوع به حیلولة شود.
-
وقتیة
لغتنامه دهخدا
وقتیة. [ وَ تی ی َ ] (ع ص نسبی ) (قضیه ٔ...) (اصطلاح منطق ) قضیه ٔ موجهه را نامند که حکم شود در آن به ضرورت ثبوت محمول مرموضوع یا سلب موضوع از محمول را موقتاً نه برسبیل دوام ، مانند آنکه گویی : کل قمر منخسف وقت حیلولة الارض بینه و بین الشمس لا دائماً...
-
لادوام ذاتی
لغتنامه دهخدا
لادوام ذاتی . [ دَ م ِ ] (ص مرکب ) (اصطلاح منطق ) سلب کردن حقی از شیئی وقتی از اوقات چنانکه کل کاتب متحرک الاصابع بالضرورةمادام کاتباً ای لاشی ٔ من الکاتب بمتحرک الاصابع بالفعل . (غیاث ). و آن قیدی است که برای قضیه ٔ مشروطه ٔ عامه و عرفیه ٔ عامه و وق...