کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیتان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حیتان
/hitān/
معنی
= حوت
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
حیتان
لغتنامه دهخدا
حیتان . (ع اِ) ج ِ حوت ، به معنی ماهی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به حوت شود.
-
حیتان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حُوت] [قدیمی] hitān = حوت
-
واژههای همآوا
-
هیتان
لغتنامه دهخدا
هیتان . [ هََ / هَِ ] (اِ) کذب و دروغ باشد و به کسر اول هم آمده است . (آنندراج ).
-
حیطان
لغتنامه دهخدا
حیطان . (ع اِ) ج ِ حائط. (منتهی الارب ). دیوارهای خانه . (آنندراج ) (اقرب الموارد). و قیاس آن حوطان است . (منتهی الارب ). رجوع به حائط شود.
-
حیطان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حائط] [قدیمی] hitān = حائط
-
جستوجو در متن
-
ابن دریهیم
لغتنامه دهخدا
ابن دریهیم . [ اِ ن ُ دُ رَ ] (اِخ ) تاج الدین ابوالفتح علی بن محمدبن دریهیم موصلی طبیب . وفات 762 هَ .ق . از کتب اوست : کتاب منافعالحیوان ، منقسم بچهار باب : باب ذوات الاربع، باب طیور،باب حیتان و باب حشرات . و این کتاب از تخلیطهای دمیری صاحب حیوةالح...
-
شرع
لغتنامه دهخدا
شرع . [ ش ُرْ رَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شارع . شارعة. یقال : ابل شُرَّع و رماح شُرَّع . (از ناظم الاطباء). رجوع به شارع و شارعة شود. || ماهی سردروادارنده . (منتهی الارب ): حیتان شُرَّع ؛ ماهی هائی که سرها را بلند کرده اند. (ناظم الاطباء). || به کنار آب آین...
-
فالوذج
لغتنامه دهخدا
فالوذج . [ ذَ ] (معرب ، اِ) معرب پالوده . جوهری در صحاح گوید: درست آن فالوذ یا فالوذق است و فالوذج غلط است . (یادداشت بخط مؤلف ) : فالوذج یمنع من نیله ما فیه من عقد و انضاج یسبح فی لجة یاقوتةللوز حیتان من العاج کأنّما ابرز من جامه ثوب من اللاذ بدیب...
-
حوت
لغتنامه دهخدا
حوت . (ع اِ) ماهی . (منتهی الارب ). سمک . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ماهی بزرگ . ج ، احوات ، حَوَتَه ، حیتان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) : بهتر از حوت به آب اندر وز رنگ بکوه تیزتر ز آب بشیب اندر و ز آتش بفراز. منوچهری . || برجی...
-
شارع
لغتنامه دهخدا
شارع . [ رِ ] (ع ص ، اِ) خانه ای که در آن بسوی راه نافذ باشد. (منتهی الارب ). بیت شارع ؛ ای قائم علی الطریق النافذ الذی یسلکه جمیعالناس . (اقرب الموارد). ج ، شوارع . (اقرب الموارد). || شاه راه . (مهذب الاسماء). راه بزرگ . (دهار) (منتهی الارب ). طریق ...