کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیا و حرمت و آبرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حِفظ و حُرمت
فرهنگ گنجواژه
احترام.
-
خوش چشم و ابرو
لغتنامه دهخدا
خوش چشم و ابرو. [ خوَش ْ / خُش ْ چ َ / چ ِ م ُ اَ ] (ص مرکب ) آنکه چشمان و ابروهای نیکو دارد. زیباروی . با چشمان قشنگ .
-
آبرو و اعتبار
فرهنگ گنجواژه
احترام.
-
آبرو و حیثیت
فرهنگ گنجواژه
حیثیت.
-
ابرو و غَمزه
فرهنگ گنجواژه
اشارت نهانی.
-
اعتبار و آبرو
فرهنگ گنجواژه
حیثیت.
-
اعزاز و آبرو
فرهنگ گنجواژه
احترام.
-
عِزت و آبرو
فرهنگ گنجواژه
شرف.
-
لات و بی آبرو
فرهنگ گنجواژه
فرومایه.
-
چشم و ابرو
فرهنگ گنجواژه
بالای صورت، زیبائی صورت، چشم و ابرو آمدن=عشوهگری. چشم و ابرو نازک کردن
-
بند و ابرو
فرهنگ گنجواژه
بنداندازی و زیرابرو برداشتن.
-
ولگرد و بی آبرو
فرهنگ گنجواژه
لات.
-
بی چشم و رو
لهجه و گویش تهرانی
بی حیا
-
بی چشم و رو
فرهنگ گنجواژه
بی حیا.
-
دست و رو شسته
فرهنگ گنجواژه
بی حیا