کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیاط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حیاط
/hayāt/
معنی
۱. صحن خانه.
۲. زمین جلو ساختمان که دور آن دیوار باشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
رحبه، ساحت، صحن، فضا، محوطه
برابر فارسی
سرا، میان سرا
دیکشنری
close, court, courtyard, yard
-
جستوجوی دقیق
-
حیاط
واژگان مترادف و متضاد
رحبه، ساحت، صحن، فضا، محوطه
-
حیاط
فرهنگ واژههای سره
سرا، میان سرا
-
حیاط
فرهنگ فارسی معین
(حَ) (اِ.) صحن خانه ، زمین برابر ساختمان که دور آن دیوار باشد.
-
حیاط
لغتنامه دهخدا
حیاط. (ع اِ) ج ِ حائط. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حائط شود.
-
حیاط
لغتنامه دهخدا
حیاط. [ ح َ ] (از ع ، اِ) محوطه و هر جای دیواربست و سرای و خانه و صحن خانه . (ناظم الاطباء). صحن و گشادگی خانه . در تداول فارسی ، فضائی وسیع و بی سقف که اطاقها بر طرفی یا چند طرف آن بنا شده است .- حیاط آشپزخانه .- حیاط اندرونی .- حیاط بیرونی .- حی...
-
حیاط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حیاط hiyāt، جمعِ حائِط] hayāt ۱. صحن خانه.۲. زمین جلو ساختمان که دور آن دیوار باشد.
-
حیاط
دیکشنری فارسی به عربی
محکمة , مرکب
-
حیاط
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hayât طاری: hayât طامه ای: heyât طرقی: hayât کشه ای: hayât نطنزی: hayât
-
واژههای مشابه
-
حیاط خلوت
فرهنگ فارسی معین
( ~. خَ وَ) (اِمر.) حیاط کوچک در پشت خانة مسکونی و مستقل از حیاط بزرگ .
-
حیاط کلیسا
دیکشنری فارسی به عربی
باحت الکنيست
-
حیاط دنگال
واژهنامه آزاد
حیاط وسیع،حیاط بزرگ
-
انبار کردن(در حیاط)
دیکشنری فارسی به عربی
ساحة
-
حیاط (محوطه محصور)
دیکشنری فارسی به عربی
فناء