کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حک کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اقطع , حک
-
حک و اصلاح
لغتنامه دهخدا
حک و اصلاح . [ ح َک ْ ک ُ اِ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) حذف و تغییر کلمه یا کلماتی در عبارت که با آن حذف و تغییر، عبارت شیواتر و رساتر گردد.
-
حک و اصلاح
فرهنگ گنجواژه
اصلاح کردن.
-
واژههای همآوا
-
هک
لغتنامه دهخدا
هک . [ هََ ک ک ](ع مص ) به شمشیر زدن کسی را. || دریافتن کسی را بگنی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || افکنده شدن . (منتهی الارب ). || تیزدادن . || پیخال انداختن مرغ و شترمرغ . || سائیدن چیزی را. || برآوردن شیر را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد...
-
جستوجو در متن
-
carve up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حک کردن
-
خراشیدن زدودن
دیکشنری فارسی به عربی
حک
-
سر غیرت اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
حک
-
کشبافی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حک
-
lithographing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیتوگرافی کردن، حک کردن
-
lithographed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیتوگرافی، حک کردن
-
carved in stone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حک شده در سنگ
-
رد و رود
فرهنگ گنجواژه
حک و اصلاح.
-
حکاکی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (حامص .) حک کردن .
-
بافتن
دیکشنری فارسی به عربی
اضفر , حک , حياکة