کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حکیم آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حکیم آباد
لغتنامه دهخدا
حکیم آباد. [ ح َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نوق شهرستان رفسنجان واقع در 68هزارگزی شمال باختری رفسنجان و کنار راه مالرو رفسنجان به بافق . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
حکیم آباد
لغتنامه دهخدا
حکیم آباد. [ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان فندرسک بخش رامیان شهرستان گرگان . سکنه ٔ آن 235 تن و آب آن از چشمه و قنات و محصول آن برنج ، غلات ، توتون ، سیگار و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان شال و پارچه ابریشمی و کرباس بافی است ...
-
حکیم آباد
لغتنامه دهخدا
حکیم آباد. [ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد. واقع در 24هزارگزی شمال باختری فریمان . ناحیه ای است واقع در جلگه و گرمسیر. و دارای 258 تن سکنه میباشد. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (...
-
حکیم آباد
لغتنامه دهخدا
حکیم آباد. [ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد بین راه شوسه ٔ مشهد بقوچان و کشف رود. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل است . از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات و چغندر. اهالی به کشاورزی و مالداری گذران میکنند. راه آن مالرو ...
-
حکیم آباد
لغتنامه دهخدا
حکیم آباد. [ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل است . از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات . اهالی به کشاورزی و مالداری گذران می کنند. راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
حکیم آباد
لغتنامه دهخدا
حکیم آباد. [ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. دارای 120 تن سکنه میباشد. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
حکیم آباد
لغتنامه دهخدا
حکیم آباد. [ ح َ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین . ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل و دارای 124 تن سکنه . از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات و چغندرقند است . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. صنایع دستی آن گلیم و جاجیم بافی ا...
-
حکیم آباد
لغتنامه دهخدا
حکیم آباد. [ ح َ ] (اِخ ) دهی جزءدهستان فشافویه بخش ری شهرستان تهران . واقع در جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 397 تن و آب آن از قنات و رودخانه ٔ کرج تأمین می شود. محصول آن غلات ، صیفی و باغات میوه است . و شغل اهالی زراعت است . از آثار قدیمی قلعه ای خر...
-
حکیم آباد
لغتنامه دهخدا
حکیم آباد. [ ح َ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان ساوه . در جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 512 تن و آب آن ازقنات و محصول آن غلات ، بنشن ، چغندرقند، پنبه ، انگور و میوجات و شغل اهالی زراعت و گله داری و گلیم بافی است . راه فرعی دارد. (از فر...
-
واژههای مشابه
-
حکيم
دیکشنری عربی به فارسی
عاقل , دانا , بصير , بافراست , حکيم
-
حکيم
دیکشنری عربی به فارسی
کلمه پسونديست بمعني راه و روش و طريقه و جنبه و عاقل
-
حَکِيمُ
فرهنگ واژگان قرآن
همیشه محکم (محکم به معناي چيزي است که طوري درست شده که فساد و شکاف در آن پيدا نميشود) - حکيم يکي از اسماي حسناي الهي و از صفات فعل او است که از محکم کاري او در صنع عالم خبر ميدهد
-
علی حکیم
لغتنامه دهخدا
علی حکیم . [ ع َی ِ ح َ ] (اِخ ) ابن محمد حسینی نجفی ، مشهور به حکیم . عالم در علم طب (1200 الی 1300 هَ . ق .). تولد و وفات او در نجف اشرف بوده است . وی از تلامذه ٔ صاحب الجواهر و شیخ مرتضی انصاری بوده است . او راست : 1 - حاشیه بر جواهر. 2 - حاشیه بر...
-
نیمه حکیم
لغتنامه دهخدا
نیمه حکیم . [ م َ / م ِ ح َ ] (ص مرکب ) نیمه طبیب : نیمه حکیم خطر جان و نیمه ملا خطر ایمان است . (یادداشت مؤلف ).