کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حکومتمحوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
technocentrism
فنمحوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نظامی ارزشی بر مبنای فنّاوری و توانایی آن در مهار و حفاظت محیطزیست
-
wheel base
فاصلۀ محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ بین محور جلو و عقب یک وسیلۀ نقلیه
-
core ideology
مرام محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] اصول ثابت و هدایتگری که اجزای جامعه را به هم پیوند میدهد و بنیاد هویت آن است
-
pivotal quantity
کمّیت محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] تابعی از مقادیر نمونهای و یک یا چند پارامتر که توزیع آن مستقل از آن پارامتر یا پارامترها باشد
-
axis traction
کشش محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] کشش در راستای یک محور همانند کشش لگن در هنگام زایمان
-
axial focusing
کانونش محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] متمرکز کردن امواج ضربۀ منعکسشده از دیوارۀ تونل اَبَرصوتی بر روی محور اصلی آن
-
sociocentrism
جامعهمحوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گرایش به ترجیح دادن نیازها و علائق و چشماندازهای یک گروه اجتماعی بر ملاحظات خودمحورانۀ فرد
-
axial shrinkage
تنجش محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی عیب حاصل از تنجش که سبب ایجاد حفره یا ریزحفرههایی در مرکز قطعات ریختگی صفحهایشکل یا در محور قطعۀ ریختگی میشود متـ . تنجش مرکزی centreline shrinkage
-
axial distribution
توزیع محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] توزیعی کروی که فراوانی نسبی سوهای ممکن در سه بعد یک محور تصادفی را توصیف میکند
-
زیستمحوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← بوممحوری
-
axial surface
سطح محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← صفحۀ محوری
-
axial vector
بُردار محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← شبهبُردار
-
axial pattern flap
بالۀ محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی بالۀ پایهدار که با حفظ سیاهرگ و سرخرگ تغذیهکنندهاش و حول آنها به محل جدید متصل میشود
-
core competency
شایستگی محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] خصوصیت یگانهای که بهسادگی قابل تقلید نیست و برای سازمان در طیف گستردهای از محصولات مزیت رقابتی ایجاد میکند
-
post player
بازیکن محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، بازیکن میانی یا هر بازیکن دیگری که در موقعیت پرتاب قرار دارد و در اطراف او فعالیت دفاعی صورت میگیرد