کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حکمیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حکمیت
/hakamiy[y]at/
معنی
۱. داوری بین دو یا چند تن.
۲. (حقوق) رسیدگی به اختلاف و حل آن در خارج از دادگاه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. داوری، قضاوت
۲. میانجیگری، وساطت
۳. نظریه، رای
برابر فارسی
داور
فعل
بن گذشته: حکمیت کرد
بن حال: حکمیت کن
دیکشنری
arbitrament, arbitration
-
جستوجوی دقیق
-
حکمیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. داوری، قضاوت ۲. میانجیگری، وساطت ۳. نظریه، رای
-
حکمیت
فرهنگ واژههای سره
داور
-
حکمیت
فرهنگ فارسی معین
(حَ کَ یَّ) [ ع . حکمیة ] (مص جع .) میانجی گری ، داوری .
-
حکمیت
لغتنامه دهخدا
حکمیت . [ ح َ ک َ می ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) میانجی گری در ترافع. || داوری .
-
حکمیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حکمیَّة] hakamiy[y]at ۱. داوری بین دو یا چند تن.۲. (حقوق) رسیدگی به اختلاف و حل آن در خارج از دادگاه.
-
حکمیت
دیکشنری فارسی به عربی
حکم
-
واژههای مشابه
-
نتیجه ء حکمیت
دیکشنری فارسی به عربی
تحکيم
-
رای بطریق حکمیت
دیکشنری فارسی به عربی
تحکيم
-
حکمیت کردن (در)
دیکشنری فارسی به عربی
حکم
-
حکمیت (داوری) را پذیرفت
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِکامٌ
-
جستوجو در متن
-
arbitration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داوری، حکمیت، نتیجهء حکمیت، رای بطریق حکمیت
-
تحکيم
دیکشنری عربی به فارسی
نتيجه ء حکميت , راي بطريق حکميت , داوري
-
arbitrates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داوریها، حکمیت کردن