کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حِنثِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حِنثِ
فرهنگ واژگان قرآن
شکستن عهد و پيمان مؤکد به سوگند - گناه عظيم - گناه کبيره
-
واژههای مشابه
-
حنث
فرهنگ فارسی معین
(حِ) [ ع . ] (اِ.) گناه ، بزه .
-
حنث
لغتنامه دهخدا
حنث . [ ح ِ ] (ع اِ) بزه ٔ بزرگ . (دهار). بزه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). اثم . (اقرب الموارد). ذنب . (اقرب الموارد) : و کانوا یصرون علی الحنث العظیم . (قرآن 46/56). || خلاف در سوگند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خلف در یمین . (...
-
حنث
دیکشنری عربی به فارسی
نقض عهد , سوگند شکني , گواهي دروغ
-
حنث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] hens گناه؛ بزه.
-
واژههای همآوا
-
حنث
فرهنگ فارسی معین
(حِ) [ ع . ] (اِ.) گناه ، بزه .
-
حنث
لغتنامه دهخدا
حنث . [ ح ِ ] (ع اِ) بزه ٔ بزرگ . (دهار). بزه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). اثم . (اقرب الموارد). ذنب . (اقرب الموارد) : و کانوا یصرون علی الحنث العظیم . (قرآن 46/56). || خلاف در سوگند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خلف در یمین . (...
-
حنس
لغتنامه دهخدا
حنس . [ ح َ ن َ ] (ع مص ) لازم گرفتن میان معرکه را از شجاعت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
حنس
لغتنامه دهخدا
حنس . [ ح َ ن ِ ] (ع ص )شجاعی که میان معرکه را لازم گیرد. (ناظم الاطباء).
-
حنس
لغتنامه دهخدا
حنس . [ح ُ ن ُ ] (ع اِ) پرهیزگاران متقی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و در اقرب الموارد بسکون نون آمده است .
-
حنص
لغتنامه دهخدا
حنص . [ ح َ ] (ع مص ) مردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ضعیف شدن و مردن . (آنندراج ).
-
حنث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] hens گناه؛ بزه.
-
هنس
واژهنامه آزاد
هنس به لری یعنی نفس و هنه و نیز انه و هناسه همه معنی نفس میدهند به فرانسه henir نفس ستور و دمیدن اسب از بینی أش است که همین کلمه را دارد در فارسی هم هن و هن به معنی نفس نفس مانده است ، در عربی حرنه و یا حرون که نام اسب سرکش است شاید اشتباه ترجمه شده ...