کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حِزْبَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حزب ا
لغتنامه دهخدا
حزب ا. [ ح ِ بُل ْ لا ه ْ ] (ع اِ مرکب ) حزب خدا. کنایت از مؤمنان . صالحان . عارفان . حافظان قرآن . درویشان . (شرفنامه ٔ منیری ). گروه مصلحان (غیاث ) : و من یتول اﷲ و رسولَه ُ و الذین آمنوا، فان حزب اﷲ هم الغالبون . (قرآن 56/5).
-
حزب بازی
لغتنامه دهخدا
حزب بازی . [ ح ِ ] (حامص مرکب ) دسته بندی کردن بطور غیرطبیعی . || گروه سازی برخلاف مصالح اکثریت .
-
حزب سازی
لغتنامه دهخدا
حزب سازی . [ ح ِ ] (حامص مرکب ) حزب بازی ، گردآوری افرادی که از یک طبقه ٔ اقتصادی نباشند. رجوع به حزب بازی شود.
-
حزب الاستقلال
دیکشنری عربی به فارسی
حزب
-
حزب العمال
دیکشنری عربی به فارسی
حزب کارگر
-
حزب المحافظين
دیکشنری عربی به فارسی
حزب محافظه کاران
-
حزب المعارضة
دیکشنری عربی به فارسی
حزب اقليت پارلمان , حزب مخالف
-
حزب کارگر
دیکشنری فارسی به عربی
عمل ، حزب العمال
-
حزب مخالف
دیکشنری فارسی به عربی
حزب المعارضة
-
حزب ملی
دیکشنری فارسی به عربی
الحزب الوطني
-
antiparty parties
احزاب حزبستیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] احزابی که برای مخالفت با سیاستهای احزاب سنتی از قوانین مجلس سرپیچی میکنند و بر بسیج مردمی تأکید دارند
-
حزب الطريق القويم
دیکشنری عربی به فارسی
حزب راه راست ترکيه
-
حزب المؤتمر الشعبي
دیکشنری عربی به فارسی
حزب کنگره خلق
-
حزب اليمين المتطرف
دیکشنری عربی به فارسی
حزب راستگرايي افراطي
-
وابستگی بدو حزب
دیکشنری فارسی به عربی
تعاون الحزبين