کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حِجَجٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
براهین
واژگان مترادف و متضاد
ادله، برهانها، بینات، حجتها، حجج، دلایل، دلیلها، فرنودها
-
حجة
لغتنامه دهخدا
حجة. [ ح َج ْ ج َ ] (ع اِ) نرمه ٔ گوش . ج ، حِجَج . || سال . || یکبار حج کردن . (غیاث ).
-
حجة
لغتنامه دهخدا
حجة. [ ح ِ ج ج َ ] (ع اِ) سال . (مهذب الاسماء). (دهار). حول . عام . سنة. || یکبار حج کردن . || نرمه ٔ گوش . و گویند مروارید که در گوش کنند. ج ، حِجَج .
-
هبةا
لغتنامه دهخدا
هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْلاه ] (اِخ ) ابن حسن بن منصور طبری رازی اللالکائی . ازحافظان حدیث و از فقهای شافعی . اهل طبرستان بود ولی در بغداد رحل اقامت افکند و در آخر عمر به دینور رفت و در همانجا به سال 418 وفات یافت . از آثار اوست : «شرح السنة» در دو مجلد ...
-
حجة
لغتنامه دهخدا
حجة. [ ح ِج ْ ج َ ] (ع اِ) نرمه ٔ گوش و بفتح هم آمده . || سال . (منتهی الارب ). || سوگندی است مر عربان را. (آنندراج ). و حجةاﷲ لاأفعل سوگند است مر عربان را. (منتهی الارب ). || یک بار حج کردن ، شاذ است لان القیاس الفتح . || ماه حج . ماه دوازدهم سال ق...
-
ساطعة
لغتنامه دهخدا
ساطعة. [ طِ ع َ ] (ع ص ) تأنیث ساطع. بلند. برآمده . || منتشر. پراکنده . || درخشنده . روشن . || هویدا. آشکار. واضح : براهین ساطعه ؛دلیل های روشن و آشکار و بیّن . (ناظم الاطباء) : خواست که مجلس اعلای پادشاهی را خدمتی سازد بر قانون حکمت ، آراسته به حجج...
-
علی موسوی
لغتنامه دهخدا
علی موسوی .[ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی جبعی بحرانی . ملقب به نورالدین . فقیه بود و در سال 1068 هَ . ق . در مکه درگذشت . او راست : 1- الانوار البهیة علی رسالة الاثنی عشریه ٔ بهاء عاملی . 2- غررالجامع علی مختصر الناف...
-
بافضل
لغتنامه دهخدا
بافضل . [ ف َ ] (اِخ ) حضرمی . عبداﷲبن عبدالرحمن بن ابی بکر بافضل حضرمی سعدی مذحجی ، او از بنی سعد طایفه ای از مذحج و فقیه شافعی بود. بسال 850 هَ . ق . در تریم تولد یافت و به شحر و سپس عدن و حرمین مهاجرت کرد و سپس به حضرموت بازگشت و در شحر بسال 918 ه...
-
تجرم
لغتنامه دهخدا
تجرم . [ ت َ ج َ ر رُ ] (ع مص ) تمام شدن سال . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). گذشتن سال . (اقرب الموارد). گذشتن سال و تمام شدن آن . (قطر المحیط) : دمن تجرم بعد عهد انیسهاحجج خلون حلالها و حرامها. لبید (از اقرب الموارد).|| گذشتن شب و تمام گردیدن و ک...
-
مقاطع
لغتنامه دهخدا
مقاطع. [ م َ طِ ] (ع اِ) ج ِ مَقطَع. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به مقطع شود. || مقاطع الاودیة؛ اواخر وادیها. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مقاطعالانهار؛ گذرگاههای آن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموار...
-
ابن عدی
لغتنامه دهخدا
ابن عدی . [ اِ ن ُ ع َ دی ی ] (اِخ ) ابوزکریا یحیی بن عدی بن حمیدبن زکریای منطقی ، نصرانی یعقوبی . نزیل بغداد.شاگرد ابوبشر متی بن یونس و ابونصر فارابی . وفات 363یا 364 هَ .ق . او سرآمد منطقیین عصر خویش بود و کتب بسیار بخط خود نوشت ، دو بار تفسیر طبری...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن مرزوقی . مکنی به ابوعلی . وی از مردم اصفهان است و یاقوت گوید که او در غایت ذکاء و فطنت و حسن تصنیف و اقامه ٔ حجج و حسن اختیار بود و بر تصانیف او در جودت مزیدی نیست . و چنانکه ابوزکریا یحیی بن منده گوید وفات او د...
-
رشید
لغتنامه دهخدا
رشید. [ رَ ] (اِخ ) رضا (محمد). صاحب مجله ٔالمنار الاسلامیه ، که در آن مقالات دینی و تحقیقی و علمی می نویسد. این مجله بسال 1315 هَ . ق . 1899/م . در قاهره آغاز به انتشار کرده است . از انتشارات اوست :1- انجیل برنابا که آن را در المنار منتشر ساخت ، و آ...
-
قطب الدین راوندی
لغتنامه دهخدا
قطب الدین راوندی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ وَ ] (اِخ ) سعیدبن هبةاﷲبن حسن ، مکنی به ابومحسن یا ابوالحسین . از علماء و محدثان و مفسران بزرگ شیعه است . وی از شیخ طبرسی و عمادالدین طبری و سید مرتضی و سیدمجتبی رازی و پدر خواجه نصیر طوسی و جمعی دیگر روایت کرده ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن سعدالدین مسعودبن عمر التفتازانی الهروی ، مشهور بشیخ الاسلام ، وی چون از احفاد محقق تفتازانی است باحمد حفید نیز شهرت دارد. صاحب روضات الجنات گوید: او در بیشتر علوم و مخصوصاً فقه و حدیث و تفسیر یگانه ٔ زمان و فرید عص...