کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حَاسِدٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حَاسِدٍ
فرهنگ واژگان قرآن
حسد ورز-حسود
-
واژههای مشابه
-
حاسد
واژگان مترادف و متضاد
بداندیش، بدخواه، بدسگال، حسود، رشکین
-
حاسد
فرهنگ فارسی معین
(سِ ) [ ع . ] (اِفا.)1 - بدخواه . 2 - رشک - برنده .
-
حاسد
لغتنامه دهخدا
حاسد. [ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حسد. رشگن . رشک برنده . رشک بر. حسدبرنده . حسود. صاحب حسد. حسدکننده . حقود. بدخواه . (دهار) (مهذب الاسماء). آنکه زوال نعمت غیر را تمنی کند. تمناکننده ٔ زوال نعمت کسی . باثر. (منتهی الارب ). ج ، حاسدون . حاسدین . حُسَ...
-
حاسد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: حُسّاد] hāsed = حسود
-
واژههای همآوا
-
حاسد
واژگان مترادف و متضاد
بداندیش، بدخواه، بدسگال، حسود، رشکین
-
حاصد
واژگان مترادف و متضاد
دروگر، دروکننده ≠ خوشهچین
-
حاسد
فرهنگ فارسی معین
(سِ ) [ ع . ] (اِفا.)1 - بدخواه . 2 - رشک - برنده .
-
حاصد
فرهنگ فارسی معین
(ص ) [ ع . ] (اِفا.) دروگر. ج . حصاد.
-
حاسد
لغتنامه دهخدا
حاسد. [ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حسد. رشگن . رشک برنده . رشک بر. حسدبرنده . حسود. صاحب حسد. حسدکننده . حقود. بدخواه . (دهار) (مهذب الاسماء). آنکه زوال نعمت غیر را تمنی کند. تمناکننده ٔ زوال نعمت کسی . باثر. (منتهی الارب ). ج ، حاسدون . حاسدین . حُسَ...
-
حاصد
لغتنامه دهخدا
حاصد. [ ص ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حَصد و حَصاد [ ح َ / ح ِ ] . درونده . دروکننده . دروگر. (منتهی الارب ). || قطعکننده . ج ، حصده و حصاد. (منتهی الارب ).
-
حاسد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: حُسّاد] hāsed = حسود