کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حومه باوندپور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حومه باوندپور
لغتنامه دهخدا
حومه باوندپور. [ م ِ وَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شاه آباد و حوزه ٔ سه ٔ آمار باوندپور است . قراء این دهستان اطراف شهر شاه آباد در طول و طرفین شوسه ٔ شاه آبادبکرمانشاه واقع شده . هوای آن سردسیری است . از چشمه ها و زه آب رودخانه ...
-
واژههای مشابه
-
حومة
لغتنامه دهخدا
حومة. [ ح َ م َ ] (اِ) معظم آب دریا و سخت ترین جای آن . (منتهی الارب )(اقرب الموارد). و همچنین است حومه ٔ ماء و حومه ٔ رمل و حومه ٔ قتال و غیره . ج ، حومات . (اقرب الموارد) (آنندراج ) (مهذب الاسماء). || حرب گاه . (مهذب الاسماء). جای قتال . (اقرب المو...
-
حومة
لغتنامه دهخدا
حومة. [ م َ ] (ع اِ) بلور. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
صومای حومه
لغتنامه دهخدا
صومای حومه . [ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای سه گانه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه است .این دهستان در اطراف حومه ٔ بخش واقع شده و هوای آن سردسیر است . موقعیت طبیعی آن کوهستانی و آب مزروعی از رود هشتیان ، چشمه سارها، آب برف و باران تأمین میگ...
-
اکبرآباد حومه
لغتنامه دهخدا
اکبرآباد حومه . [ اَ ب َ دِ م َ ](اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان فسا. سکنه ٔ آن 100 تن . آب آن از قنات و محصول عمده ٔ آنجا غلات و پنبه و راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
حومه باختری
لغتنامه دهخدا
حومه باختری . [ م ِ ت َ ] (اِخ ) یکی ازدهستان های ششگانه ٔ شهرستان رفسنجان ، در باختر رفسنجان واقع و حدود آن بشرح زیر است : از طرف شمال به دهستان نوق و ارتفاعات داوران ، از طرف خاور به دهستان حومه ٔ خاوری ، از طرف جنوب به ارتفاعات پاریز و گود احمر و ...
-
حومه خاوری
لغتنامه دهخدا
حومه خاوری . [ م ِ وَ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای ششگانه ٔ شهرستان رفسنجان که در خاور رفسنجان واقع است . ناحیه ای است واقع در جلگه . هوای آن معتدل و در اثر نزدیک بودن بکویر در تابستان قدری گرم میشود. آب مشروب بیشتر از آبادیهای دهستان کمی شور است . محصو...
-
حومه شهر
دیکشنری فارسی به عربی
تنورة , ريف , ضاحية
-
commuter
مسافر حومهـ شهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مسافری که برای مراجعه به منزل یا رفتن به محل کار خود از حومه به داخل شهر یا برعکس سفر میکند
-
commuter train
قطار حومهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطاری که روزانه مسافران بسیاری را بین مراکز تجاری و حومه یا سایر مراکز پرجمعیت جابهجا میکند
-
همت آباد حومه
لغتنامه دهخدا
همت آباد حومه . [ هَِ م ْ م َ دِ حُوم ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش زرند شهرستان کرمان که 100 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ،پسته و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
suburban bus, suburban coach
اتوبوس حومهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] اتوبوسی که معمولاً فقط یک در، آن هم در جلو، دارد و فضایی برای بار ندارد و در مسیرهای نسبتاً طولانی با تعداد ایستگاههای کم به کار میرود
-
commute
سفر حومهـ شهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفر برای مراجعه به منزل یا رفتن به محل کار از حومه به داخل شهر یا برعکس
-
reverse commuting
حومهسفر معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حرکت در جهت عکس جریان غالب تردد در ساعت اوج