کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حومه باختری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اهل حومه شهر
دیکشنری فارسی به عربی
في ضاحية مدينة
-
هر روزاز حومه بشهر وبالعکس سفرکردن
دیکشنری فارسی به عربی
سافر
-
جستوجو در متن
-
دهوئیه
لغتنامه دهخدا
دهوئیه . [ دِهَُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان . واقع در 20هزارگزی جنوب باختری رفسنجان با 135 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
زادک
لغتنامه دهخدا
زادک . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرق بخش جزء حومه ٔ شهرستان قوچان . واقع در 27هزارگزی شمال باختری قوچان و 15هزارگزی جنوب باختری راه قوچان به شیروان . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
خرم آباد
لغتنامه دهخدا
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ باختری رفسنجان واقع در 6هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 5هزارگزی شمال شوسه ٔرفسنجان به یزد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
رئیس آباد
لغتنامه دهخدا
رئیس آباد. [ رَ ] (اِخ ) دهی کوچک از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان واقع در 18هزارگزی شمال باختری رفسنجان . این ده 35 نفر جمعیت دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). و رجوع به فرهنگ آبادیهای ایران شود.
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان . در 14هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 7هزارگزی شمال شوسه ٔ رفسنجان به یزد. دارای 48 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
مؤمن آباد
لغتنامه دهخدا
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان ، واقع در 2هزارگزی شمال باختری رفسنجان با 250 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
ینگی قلعه
لغتنامه دهخدا
ینگی قلعه . [ ی ِ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کهنه فرود بخش حومه ٔ شهرستان قوچان ، واقع در 15000گزی جنوب باختری قوچان و 9000گزی باختری شوسه ٔ عمومی مشهد به قوچان . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
تخته
لغتنامه دهخدا
تخته . [ ت َ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاهرود در بخش حومه ٔ شهرستان سنندج است که در بیست ویک هزارگزی جنوب باختری سنندج و پنج هزارگزی جنوب باختری زندان قرار دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد...
-
خیرآباد
لغتنامه دهخدا
خیرآباد. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی حومه ٔ شهرستان دره گز، واقع در یک هزارگزی جنوب باختری دره گز و 3 هزارگزی باختری شوسه ٔ عمومی قوچان به دره گز با 405 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
خیطایلو
لغتنامه دهخدا
خیطایلو. [ خ ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان روضه چای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در دو هزار و پانصدگزی جنوب باختری ارومیه و پانصدگزی شمال باختری ارابه رو بند به ارومیه . آب آن از شهر چای و محصول آن غلات و چغندر و حبوبات و شغل اهالی زراعت و راه مالر...
-
کوثرریز
لغتنامه دهخدا
کوثرریز. [ ک َ ث َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
دره چنار
لغتنامه دهخدا
دره چنار. [ دَرْ رَ چ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش حومه شهرستان ساوه . واقع در 27هزارگزی جنوب باختری ساوه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
ده درویشان
لغتنامه دهخدا
ده درویشان . [ دِه ْ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد. واقع در یک هزارگزی باختری فیروزآباد.راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).