کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حوض آب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حوض آب
لغتنامه دهخدا
حوض آب . [ ح َ ض ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )آبگیر. آبدان . || حوض آب و حوض ماهی . || کنایه از برج حوت که برج دوازدهم فلک است .(برهان ) (آنندراج ). || آسمان . (برهان ).
-
واژههای مشابه
-
هفت حوض
لغتنامه دهخدا
هفت حوض . [ هََ حُو ] (اِخ ) جایی بالای درکه در شمال تهران . (یادداشت مؤلف ).
-
equalization tank
حوض تعدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حوضی برای کاهش نوسانات جریان یا کاهش نوسانات غلظت فاضلاب ورودی
-
docking 1
حوضنشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیات یا اقداماتی که درطی آن شناور به حوضچۀ تعمیرات وارد میشود
-
aeration tank
حوض هوادهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مخزنی که در آن فاضلاب یا مایعی دیگر هوادهی میشود
-
حوض خانه
فرهنگ فارسی معین
(حُ. نِ یا نَ) [ ع - فا . ] (اِمر.) زیرزمین خانه که در آن حوض باشد.
-
باب حوض
لغتنامه دهخدا
باب حوض . [ ح َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان . 57 هزارگزی شمال باختری راور و 3 هزارگزی شمال راه فرعی راور به کرمان سکنه ٔ آن 30تن . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
باغ حوض
لغتنامه دهخدا
باغ حوض . [ غ ِ ح َ ] (اِخ ) باغی است به شیراز از بناهای میرزا ابوالحسن خان مشیرالملک میانه ٔ دروازه ٔ کازرون و باغ بهجت آباد. (از فارسنامه ٔ ناصری ص 165).
-
پایه ٔ حوض
لغتنامه دهخدا
پایه ٔ حوض . [ ی َ / ی ِ ی ِ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جای رسوائی و بدنامی . (برهان ) : پی یک بوسه گرد پایه ٔ حوض بسی گشتم تو دل دریا نکردی . خاقانی .و رجوع به پای حوض شود.
-
چاه حوض
لغتنامه دهخدا
چاه حوض . [ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که در 12 هزارگزی شمال باختر بیرجند واقع شده ، دامنه و گرمسیر است و 276 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات ، میوه باغات ، لبنیات و ابریشم ، شغل اهالی زراعت و مالداری و را...
-
حوض ترسا
لغتنامه دهخدا
حوض ترسا. [ ح َ ض ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حوضی باشد که انگور در آن شیره کنند. حوضی را گویند که در آن انگور بریزند و لگد کنند تا شیره ٔ آن برآید. (برهان ). حوضی باشد که ترسایان برای شراب در آن انگور افشرند. (غیاث ) : گفتم پسندد داورم کز فیض ع...
-
حوض کتی
لغتنامه دهخدا
حوض کتی . [ ح ُ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چلندر بخش مرکزی شهرستان نوشهر، ناحیه ای است واقع در دشت ، مرطوب و مالاریائی . و دارای 110 تن سکنه میباشد. از رودخانه ٔ محلی مشروب میشود. محصولاتش برنج . اهالی به کشاورزی و صید ماهی و تهیه ٔ ذغال گذران می...
-
حوض السفن
دیکشنری عربی به فارسی
بارانداز , لنگرگاه , بريدن , کوتاه کردن , جاخالي کردن , موقوف کردن , جاي محکوم يا زنداني در محکمه
-
حوض السمک
دیکشنری عربی به فارسی
نمايشگاه جانوران و گياهان ابزي , شيشه بزرگي که در ان ماهي و جانوران دريايي رانمايش ميدهند , ابزيگاه , ابزيدان