کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حواءة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حواءة
لغتنامه دهخدا
حواءة. [ ح ُوْ وا ءَ ] (ع اِ) یکی حواء و آن گیاهی است که بزمین می چسبد. (اقرب الموارد). گیاهی است چسبنده بزمین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به حواء شود.- رجل حواءة ؛ مرد چسبنده به خانه ٔ خود که از خانه بیرون نیاید و این تشبیه است به گیاه حوا...
-
واژههای همآوا
-
هواءة
لغتنامه دهخدا
هواءة. [ هَُ وْ وا ءَ ] (ع اِ) زمین پست . || مغاک . (منتهی الارب ).
-
هواعة
لغتنامه دهخدا
هواعة. [ هَُ ع َ ] (ع اِ) آنچه از گلوی قی کننده برآید. (اقرب الموارد).
-
حوائط
لغتنامه دهخدا
حوائط. [ ح َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ حائط، به معنی بستان دیواربست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
حواء
لغتنامه دهخدا
حواء. [ ح َ ] (ع اِ) حواءة. آواز. (منتهی الارب ).آواز و صدا. (ناظم الاطباء). صوت . (اقرب الموارد).