کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حندرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حندرة
لغتنامه دهخدا
حندرة. [ ح ُ دُ رَ ] (ع اِ) سیاهی چشم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). رجوع به حندر شود.
-
جستوجو در متن
-
حنادیر
لغتنامه دهخدا
حنادیر. [ ح َ ] (ع اِ) ج ِ حندیره ، به معنی سیاهی دیده . (منتهی الارب ). رجوع به حندیره شود. || ج ِ حندر. || ج ِ حندرة. (مهذب الاسماء).
-
حندر
لغتنامه دهخدا
حندر. [ ح ُ دُ ] (ع اِ) سیاهی چشم . (مهذب الاسماء). سیاهی دیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، حنادر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و در آن هشت لغت دیگر آمده : حُندور. حُندورَة. حِندَورَة. حِندورَة. حندیر. حندرة. حِندَور. حندیرة. || هو ع...