کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حمیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
حمیة
لغتنامه دهخدا
حمیة. [ ح َ می ی َ ] (ع اِ) رشک و ننگ . (منتهی الارب ). انفه زیرا آن سبب حمایت است . (اقرب الموارد). ج ،حمیات . (منتهی الارب ) : اذ جعل الذین کفروافی قلوبهم الحمیة حمیة الجاهلیة. (قرآن 26/48). || نخوت و مروت . (اقرب الموارد) : حدیث کافر و غازی بمانم ...
-
حمیة
لغتنامه دهخدا
حمیة. [ ح ِ ی َ ] (ع مص ) نگاهبانی کردن گیاه و چریدن ندادن . حمایة. حمی . حموة. (منتهی الارب ). رجوع به حمی شود. || بازداشتن طعام و شراب از بیمار. (تاج المصادر بیهقی ). || (اِ) آنچه نگاهداشته شود از غیر. || پرهیز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پرهیز...
-
جستوجو در متن
-
غیرت و غرور
فرهنگ گنجواژه
حمیت.
-
بلندهمتی
واژگان مترادف و متضاد
بلندنظری، علوطبع، حمیت، سعهصدر
-
ریشمال
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) بی حمیت .
-
لاش،لاشی،لش،لاشه
لهجه و گویش تهرانی
فرد بی حمیت و فاسد
-
خون در بدن داشتن
لغتنامه دهخدا
خون در بدن داشتن . [ دَ ب َ دَ ت َ] (مص مرکب ) غیرت داشتن . حمیت داشتن . رگدار بودن .- خون در بدن ندارد ؛ بی غیرت و بی حمیت است . (از آنندراج ).
-
غیرتمندی
واژگان مترادف و متضاد
حمیت، غیرت، غیرتناکی ≠ بیحمیتی، بیرشکی
-
حَمِيَّةَ
فرهنگ واژگان قرآن
حميّت (نيروي غضب وقتي فوران کند و شدت يابد)
-
رشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: aršk, rašk] ‹ارشک› rašk ۱. حسد.۲. [قدیمی] غیرت؛ حمیت.
-
حریت
واژگان مترادف و متضاد
آزادمنشی، آزادگی، آزادی، آزادمردی، آزادهخویی، حمیت، رادی، وارستگی ≠ بردگی
-
جوانمردی
واژگان مترادف و متضاد
بخشش، بخشندگی، حمیت، سخا، سخاوت، فتوت، لوطیگری، مردانگی، همت ≠ ناجوانمردی
-
رشک
واژگان مترادف و متضاد
۱. حسادت، حسد، حسرت ۲. حمیت، غیرت ۳. بخل، غبطه
-
عصبیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. حمیت، مردانگی ۲. تندمزاجی، خشم، سودا ۳. تعصب، قومگرایی