کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حمایت کرد از پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حمایت کرد از
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَمَي (بـ، عِنْدَ، مِنْ)
-
واژههای مشابه
-
حمایت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پشتیبانی کردن، مدد کردن، یاری رساندن ۲. جانبداری کردن، طرفداری کردن، هواداری کردن ۳. دفاع کردن، حفاظت کردن
-
حمایت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احم , دافع , دعم , مساعدة
-
nutrition support
حمایت تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کمک به افراد بستری یا دارای محرومیت شدید غذایی یا اختلالات تغذیهای، ازطریق تغذیه با لوله یا تغذیۀ وریدی
-
integrated forest protection
حمایت جامع جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] به کار بستن مدیریت جامع آفات در جنگل با تأکید بر پیشگیری
-
جستوجو در متن
-
اِحْتَمَي (بـ، عِنْدَ، مِنْ)
دیکشنری عربی به فارسی
را پناه داد , حمايت کرد از , محافظت کرد از , حفاظت کرد از , نگهداري کرد از , پناه جست (گرفت) به , پناهنده شد به
-
asserted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادعا کرد، ادعا کردن، اثبات کردن، دفاع کردن از، حمایت کردن، ازاد کردن، اظهار قطعی کردن
-
assisted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک کرد، کمک کردن، یاری کردن، مساعدت کردن، دستیاری کردن، معاونت کردن، شرکت جستن، همدستی و یاری کردن، دستگیری کردن، حضور بهم رساندن، توجه کردن، پیوستن به، حمایت کردن از، پایمردی کردن
-
سولی
لغتنامه دهخدا
سولی . (اِخ ) ماکسیمیلین دُبتون بارن دُ رسنی دوک دُ وزیر هانری چهارم پادشاه فرانسه (متولد سال 1559 در کاخ رسنی و متوفی 1641 م .). وی مردی دلیر و نیکخو و کارآمد بود. بعد از جنگهایی که در رکاب هانری چهارم کرد مشاور و وزیر او گردید، مالیه را اداره کرد و...
-
علاءالدین کرت
لغتنامه دهخدا
علاءالدین کرت . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ؟ ] (اِخ ) برادر ملک غیاث الدین ، چهارمین از امرای کرت است . و غیاث الدین هنگام رسیدن به امارت با وی اختلاف پیدا کرد و به حمایت اولجاتیو توانست بر او غلبه کند. (از تاریخ مفصل ایران ، مغول ص 378).
-
ثعالبه
لغتنامه دهخدا
ثعالبه . [ ث َ ل ِ ب َ ] (اِخ ) مؤلف قاموس الاعلام گوید ثعالبه قبیله ای از عرب باشند که در مغرب الجزائر ساکن بودند از اولاد ثعلب بن بکربن صفیره . مسکن این قبیله کوههای وانشریش بود و رئیس قبیله بنی توجین محمدبن عبدالقوی با آنان جنگی درپیوسته و ایشان ...
-
بروتوس
لغتنامه دهخدا
بروتوس . [ بْرو / ب ُ ] (اِخ ) مارکوس جونیوس . پسر خواهر کاتون ِ اوتیکی و از اخلاف بروتوس اول (حدود 85-42 ق .م .). وی بهمراهی کاسیوس در توطئه ای ضد قیصر (سزار) روم - که پدرخوانده ٔ وی بود و همواره او را مورد حمایت خود قرار میداد- شرکت کرد. چون قیصر ا...
-
دیونوسیوس
لغتنامه دهخدا
دیونوسیوس . [ ی ُ ](اِخ ) (حدود 430-367 ق . م .) مشهور به مهین ، جبار سیراکوز و از خاندان پستی بود. وارد سیاست شد و به حمایت از طبقات فقیر برخاست و بقدرت رسید. (400 ق . م .) سپس دست همدستان خود را کوتاه کرد و کمی بعد جبار شد. بعد از او پسرش دیونوسیوس...