کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حماسه سرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حماسه سرا
/he(a)māsesa(o)rā/
معنی
شاعری که شعرهای حماسی میسراید.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
حماسه سرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] (ادبی) he(a)māsesa(o)rā شاعری که شعرهای حماسی میسراید.
-
واژههای مشابه
-
حماسة
دیکشنری عربی به فارسی
گرمي , حرارت , تب و تاب , شوق , غيرت , قدرت , نيرومندي , زور , نيرو , انرژي , توان , تعصب , هوا خواهي , شوق واشتياق
-
رقم زدن حماسه ها
دیکشنری فارسی به عربی
تسطير الملاحم
-
واژههای همآوا
-
حماسهسرا
واژگان مترادف و متضاد
رزمنامهسرا، شعررزمی سرا، حماسیگو ≠ غزلسرا
-
جستوجو در متن
-
اغلب
لغتنامه دهخدا
اغلب . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن عمروبن عبیدةبن حارثة عجلی از بنی عجل بن لجیم از طائفه ٔ ربیعه از شاعران حماسه سرا و معمر بود. وی جاهلیت و اسلام را درک کرد و بهمراه سعدبن وقاص بجنگ رفت و در وقعه ٔ نهاوند بقتل رسید. او نخستین شاعری بود که رجزهای طولانی سا...
-
فردوسی
لغتنامه دهخدا
فردوسی . [ ف ِ دَ / دُو ] (اِخ ) حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی ، بزرگترین حماسه سرای تاریخ ایران و یکی از برجسته ترین شاعران جهان شمرده میشود. در تذکره ها و تواریخی که تا اواخر قرن سیزدهم هجری تألیف شده است مطالب قابل توجهی که ما را از نظر تحقیق در زند...