کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حل ازرار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حل مشکلات
دیکشنری فارسی به عربی
تسوية المشاکل
-
حل نشدنی
دیکشنری فارسی به عربی
عديم الذوبان
-
راه حل
دیکشنری فارسی به عربی
حل , خارج
-
حل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حل , ذوب , طليق
-
قابل حل
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للذوبان
-
حل شدنی
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للذوبان
-
solvable group
گروه حلپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
solubility curve
منحنی حلپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] خطی که غلظت یک ماده را در محلول سیرشده برحسب دما نشان میدهد
-
solubility test
آزمون حلپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] آزمونی که در آن توانایی یک ماده را در آمیخته شدن همگن با مادۀ دیگر میسنجند
-
solubilization
حلپذیرسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایندی که در طی آن حلپذیری یک حلشونده با حضور یک حلشوندۀ دیگر افزایش مییابد
-
fault-plane solution, focal-mechanism solution
حل صفحۀ گسل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تعیین هندسۀ صفحۀ گسل و راستای لغزش بر روی آن بر پایۀ تحلیلِ نخستین جنبش امواج p یا دامنۀ امواج درونی و امواج سطحی
-
divide-and-conquer attack
حملۀ تقسیم و حل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نوعی حمله که در آن کلید رمز با استفاده از وجود همبستگی بین خروجی تابع ترکیبکنندۀ رمز و شماری از مؤلفههای ورودی آن به دست میآید
-
soluble oil
روغن حلپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نامیزهای پایدار از آب و روغن با غلظت بالا که در عملیات فلزکاری برای روانسازی و خنکسازی و ممانعت از خوردگی به کار میرود متـ . روغن نامیزهای emulsifying oil
-
solubility coefficient
ضریب حلپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] حجمی از گاز که میتواند در دما و فشار مشخصی در واحد حجم حلاّل حل شود
-
solubilizing agent
عامل حلپذیرساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] هر مادهای که به حلپذیری مواد کمک کند