کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلقه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bight
حلقه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش تاشدۀ طناب که یک دایره را تشکیل میدهد
-
واژههای مشابه
-
حلقة
لغتنامه دهخدا
حلقة. [ ح َ ل َ ق َ ] (ع اِ) ج ِ حالق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حالق شود.
-
حلقة
لغتنامه دهخدا
حلقة. [ ح ِ ق َ ] (ع مص ) برای نوع و حالت است از حلق ، چون جِلسة از جلوس . (منتهی الارب ). رجوع به حلق شود.
-
جستوجو در متن
-
subring
زیرحلقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زیرمجموعهای از یک حلقۀ مفروض که نسبت به عملهای آن حلقه، خود نیز یک حلقه باشد
-
looping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه، حلقه زنی
-
annulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه، حلقوی، حلقه دار
-
loop-the-loop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه حلقه، معلق
-
Curl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه، جعد موی، حلقه کردن
-
antiendomorphism
پاددرونریختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک پادهمریختی از یک حلقه به همان حلقه
-
feedback loop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه بازخورد، حلقه باز خوردی
-
antiautomorphism
پادخودریختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حالت خاصی از پادیکریختی از حلقهای به همان حلقه
-
activating group
گروه فعالساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] گروهی که با اتصال به حلقۀ بنزن فعالیت این حلقه را بیشتر میکند
-
زنار
دیکشنری عربی به فارسی
کمربند , کمر , کرست , حلقه , احاطه کردن , حلقه اي بريدن