کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلقه سنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حلقه سنگ
لغتنامه دهخدا
حلقه سنگ . [ ح َق َ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 شود.
-
واژههای مشابه
-
حلقة
لغتنامه دهخدا
حلقة. [ ح َ ق َ ] (ع اِ) حلقه . هر چیز مدور بشکل دایره . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هر چیز گرد چون حلقه ٔ آهن و حلقه ٔ نقره و حلقه ٔ طلا. || مردمی که گرد هم دائره وار اجتماع کنند. (از اقرب الموارد) : در حلقه ٔ ما ز راه افسوس گه رقص کند گهی زمی...
-
حلقة
لغتنامه دهخدا
حلقة. [ ح َ ل َ ق َ ] (ع اِ) ج ِ حالق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حالق شود.
-
حلقة
لغتنامه دهخدا
حلقة. [ ح ِ ق َ ] (ع مص ) برای نوع و حالت است از حلق ، چون جِلسة از جلوس . (منتهی الارب ). رجوع به حلق شود.
-
حلقة
دیکشنری عربی به فارسی
حلقه , حلقه طناب , گره , پيچ , چرخ , خميدگي , حلقه دار کردن , گره زدن , پيچ خوردن , زنگ زدن , احاطه کردن
-
حلقه حلقه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
رقيقة مقلية
-
bank shot
تختهحلقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، پرتابی که پیش از برخورد به حلقه یا ورود به سبد به تخته برخورد میکند
-
Ring Nebula, M57, NGC 6720
سحابی حلقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابی سیارهنمایی از قدر 9 در صورت فلکی شلیاق که به شکل حلقۀ بیضوی با ابعاد 70 در 150 ثانیۀ قوسی (arc second) دیده میشود
-
bight
حلقه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش تاشدۀ طناب که یک دایره را تشکیل میدهد
-
loop 3
حلقه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حالتی از پرواز که در آن هواگَرد حول محور عرضی و در مسیری دایرهای روبهبالا به گردش درمیآید
-
pull tab
حلقه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی حلقوی که به انتهای قسمت بازشوی قوطی پرچ میشود
-
ring 1
حلقه 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعهای با دو عمل دوتایی شرکتپذیر موسوم به جمع و ضرب که با عمل جمع یک گروه آبلی است و ضرب نسبت به جمع از چپ و راست توزیعپذیر است
-
Artinian ring
حلقۀ آرتینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حلقهای که هر زنجیرۀ نزولی از آرمانههای آن متناهی باشد
-
diamond ring
حلقۀ الماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] پدیدهای که دقیقاً لحظاتی پیش و پس از گرفتِ کلی خورشید بهصورت پرتوِ نوری از خورشید از کنار لبۀ قرص تاریک ماه دیده میشود