کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلقهقرمزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حلقة
دیکشنری عربی به فارسی
حلقه , حلقه طناب , گره , پيچ , چرخ , خميدگي , حلقه دار کردن , گره زدن , پيچ خوردن , زنگ زدن , احاطه کردن
-
حلقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حلقَة] halqe ۱. هرچیز گرد و دایرهشکل: حلقههای زنجیر.۲. نوعی انگشتر ساده که بهویژه به نشانۀ نامزدی یا متٲهل بودن بهدست میکنند.۳. واحد شمارش برخی چیزهای گرد: یک حلقه لاستیک، دو حلقه چاه، یک حلقه فیلم.٤. [مجاز] گروهی که دور هم جمع میش...
-
حلقه
دیکشنری فارسی به عربی
اربط , ثقب , حلقة , خصلة , زنار , سلسلة , ضفيرة , قرط
-
red heart
دلقرمزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرمزی بارز درونچوب سوزنیبرگان و برخی پهنبرگان که عامل آن نوعی قارچ است
-
سوزنقرمزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← مرحلۀ سوزنقرمزی
-
قرمزی باغ
لغتنامه دهخدا
قرمزی باغ . [ ق ِ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه در 39 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 45 هزارگزی شمال راه ارابه رو تکاب به شاهین دژ. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل . سکنه ٔ آن 104 تن . آب آن از چشمه . محصولات آن...
-
قرمزی بلاغ
لغتنامه دهخدا
قرمزی بلاغ . [ ق ِ م ِ ب ُ ] (ارخ ) دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه . در 49 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 13 هزارگزی شمال خاوری راه ارابه رو میاندوآب به شاهین دژ. موقع جغرافیایی آن دره ٔ معتدل ، مالاریائی . سکنه ٔ آن 104تن . آب آن از قوریچا...
-
قرمزی خلیفه
لغتنامه دهخدا
قرمزی خلیفه . [ ق ِم ِ خ َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه در 14 هزارگزی شمال باختری میاندوآب و 5 هزارگزی باختر ارابه رو میاندوآب به بناب . موقع جغرافیایی آن جلگه ٔ معتدل مالاریائی . سکنه ٔ آن 400 تن . آب آن از زر...
-
باده ٔ قرمزی
لغتنامه دهخدا
باده ٔ قرمزی . [ دَ / دِ ی ِ ق ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شراب سرخ رنگ قرمز (تحقیق قرمز در اصطلاح قرمز در مبحث قاف بیاید). ملاطغرا در توحید گوید : ازو جوش در باده ٔ قرمزی وزو دیگ خم گرم لعلی پزی .(از آنندراج ).
-
حلقه حلقه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
رقيقة مقلية
-
bank shot
تختهحلقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، پرتابی که پیش از برخورد به حلقه یا ورود به سبد به تخته برخورد میکند
-
Ring Nebula, M57, NGC 6720
سحابی حلقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابی سیارهنمایی از قدر 9 در صورت فلکی شلیاق که به شکل حلقۀ بیضوی با ابعاد 70 در 150 ثانیۀ قوسی (arc second) دیده میشود
-
bight
حلقه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش تاشدۀ طناب که یک دایره را تشکیل میدهد
-
loop 3
حلقه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حالتی از پرواز که در آن هواگَرد حول محور عرضی و در مسیری دایرهای روبهبالا به گردش درمیآید
-
pull tab
حلقه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی حلقوی که به انتهای قسمت بازشوی قوطی پرچ میشود