کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلزونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حلزونی
/halazuni/
معنی
بهشکل صدف حلزون؛ مارپیچی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. مارپیچ، مارپیچی
۲. مربوطبه حلزون
دیکشنری
circular, helix, labyrinthine, spiral, winding
-
جستوجوی دقیق
-
حلزونی
واژگان مترادف و متضاد
۱. مارپیچ، مارپیچی ۲. مربوطبه حلزون
-
limacon
حلزونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مکان هندسی نقطهای واقع بر یک خط به فاصلۀ ثابتی از تقاطع آن خط با یک دایرۀ ثابت، وقتی که خط حول نقطهای بر روی دایره دوران میکند متـ . حلزونی پاسکال Pascals limacon
-
حلزونی
لغتنامه دهخدا
حلزونی . [ ح َ ل َ ] (ص نسبی ) منسوب به حلزون . || خط یا شکل شبیه بحلزون . مارپیچی . (فرهنگ فارسی معین ). || پیچاپیچ . پیچ پیچ مانندصدف و خانه ٔ حلزون . بشکل حلزون . مارپیچ . مارپیچی .
-
حلزونی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به حلزون) [عربی. فارسی] halazuni بهشکل صدف حلزون؛ مارپیچی.
-
واژههای مشابه
-
spiral curve
قوس حلزونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قوس پیوستهای که از یک نقطه به طرف خارج یا برعکس امتداد مییابد و هر نقطۀ آن شعاع مخصوص به خود دارد
-
spiral model, evolutionary model
مدل حلزونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مدل تکاملی و تدریجی تولید نرمافزار که در آن محصول نهایی در طی مراحل مختلف تولید محصولات میانی و با توجه به بازخورد کاربر تولید میشود
-
cochlear implant
کاشتینۀ حلزونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] افزارهای که برای بازگرداندن توانایی شنیدن در گوش کاشته میشود
-
Pascals limacon
حلزونی پاسکال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← حلزونی
-
منحنی حلزونی
دیکشنری فارسی به عربی
لولب
-
صدف حلزونی
دیکشنری فارسی به عربی
قوقع
-
cochlear implant mapping
کاشتینهنگاری حلزونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نمایش و ثبت متغیرهای صوتی مربوط به آستانۀ شنوایی کاشتینۀ حلزون
-
spiral flow test
آزمون شارش حلزونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] تعیین ویژگیهای شارشی مذاب یا مایع بسپاری با اندازهگیری طول و وزن بسپار شاریده در مسیر حلزونی قالب
-
retrocochlear hearing loss
اُفت شنوایی پسحلزونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نوعی اُفت شنوایی ناشی از اختلال در بخشهای پس از حلزون شنوایی
-
cochlear conductive presbycusis
پیرگوشی رسانش حلزونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] پیرگوشی ناشی از اختلال مکانیکی که در نتیجۀ ضخیم شدن غشای پایه و کاهیدگی رباط مارپیچی (spiral ligament) به وجود میآید متـ . پیرگوشی مکانیکی mechanical presbycusis