کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حلبی
/halabi/
معنی
۱. ورقۀ نازک فلزی که از ترکیب روی و آهن ساخته میشود.
۲. [مجاز] = حلب
۳. [قدیمی] تهیهشده در حلب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
can, tin plate
-
جستوجوی دقیق
-
حلبی
فرهنگ فارسی معین
(حَ لَ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به حلب . 2 - ورقة آهنی که روی آن را با قلع اندود کنند تا در مقابل رطوبت محفوظ ماند.
-
حلبی
لغتنامه دهخدا
حلبی . [ ح َ ل َ ] (اِ) تنکه . (یادداشت مرحوم دهخدا). فلزی که از آن لوح ها و صفحه ها کنند و از آن سماور ارزان قیمت و آفتابه و سینی و سطل و جز آن سازند. (یادداشت مرحوم دهخدا). یک نوع تخته ٔ آهنی که آنرا از قلعاندود نموده و سفید کرده تا در مقابل رطوبت ...
-
حلبی
لغتنامه دهخدا
حلبی . [ ح َ ل َ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمدبن ابراهیم حنفی . از اکابر علمای عامه است که در شام و مصر فقه و حدیث و تفسیر را تکمیل کرده و سپس در استانبول به عنوان خطیب جامع سلطان محمد فاتح شهرت یافت . تألیفاتی دارد از آن جمله است : 1 - شرح صغیر برکتاب م...
-
حلبی
لغتنامه دهخدا
حلبی . [ ح َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه . ناحیه ای است واقع در دامنه و معتدل . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
حلبی
لغتنامه دهخدا
حلبی . [ ح َ ل َ ] (اِخ ) علی بن ابراهیم بن احمدبن علی بن عمر ملقب به نورالدین بن برهان الدین قاهری شافعی (975 - 1044 هَ . ق .) صاحب سیره ٔ نبویه ، از دانشمندان و مشایخ بزرگ بود. در مصر تولد و پرورش و وفات یافت . از شمس رملی حدیث نقل کرد. تألیفاتی د...
-
حلبی
لغتنامه دهخدا
حلبی . [ ح ُل ْ ل َ بی ی ] (ع ص ) سقاء حلبی ؛ مشک دباغت یافته بگیاه حلب و آنرا سقاء محلوب نیز گویند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به حُلّب شود.
-
حلبی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به حلب، شهری در سوریه) [عربی. فارسی] halabi ۱. ورقۀ نازک فلزی که از ترکیب روی و آهن ساخته میشود.۲. [مجاز] = حلب۳. [قدیمی] تهیهشده در حلب.
-
حلبی
دیکشنری فارسی به عربی
رقائق المعدن , علبة , يستطيع
-
حلبی
لهجه و گویش تهرانی
ورق قلع اندود
-
واژههای مشابه
-
علی حلبی
لغتنامه دهخدا
علی حلبی . [ ع َ ی ِ ح َ ل َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن احمدبن علی بن عمر حلبی قاهری شافعی ،ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . وی مورخ و فقیه و اصولی و نحوی و لغوی و صوفی بود و در سال 975هَ . ق . در مصر متولد شد و در آخر شعبان سال 1044 هَ . ق . در ...
-
علی حلبی
لغتنامه دهخدا
علی حلبی . [ ع َ ی ِ ح َ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی الفضل حسن بن ابی المجد، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علاءالدین حلبی شود.
-
علی حلبی
لغتنامه دهخدا
علی حلبی . [ ع َ ی ِ ح َ ل َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن یوسف بیری حلبی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی بیری شود.
-
علی حلبی
لغتنامه دهخدا
علی حلبی . [ ع َ ی ِ ح َ ل َ ] (اِخ ) ابن علی بن عبداﷲ حلبی حنفی ، فقیه بود و نزد ابراهیم حلبی تحصیل کرد. وی در سال 967 هَ . ق . درگذشت . او راست : شرح ملتقی الابحر، درفروع فقه حنفی . (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1814. هدیةالعار...
-
علی حلبی
لغتنامه دهخدا
علی حلبی . [ ع َ ی ِ ح َ ل َ ] (اِخ ) ابن قاسم سعدی حلبی رامی . رجوع به علی رامی شود.