کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلاجی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حلاجی کردن
مترادف و متضاد
۱. بررسی همه جانبه کردن، تدقیق کردن
۲. مضمونشکافی کردن، تشریح کردن
دیکشنری
card, comb, vex, winnow
-
جستوجوی دقیق
-
حلاجی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بررسی همه جانبه کردن، تدقیق کردن ۲. مضمونشکافی کردن، تشریح کردن
-
حلاجی کردن
لغتنامه دهخدا
حلاجی کردن . [ ح َل ْ لا ک َ دَ ] (مص مرکب ) پنبه را از پنبه دانه جدا کردن و پاک کردن . فلخیدن . واخیدن . || کنایه از حرفهای درشت گفتن ، خواه بکنایه خواه صریح . (آنندراج ) (غیاث ). || موشکافی و دقت کردن . (آنندراج ).- حلاجی کردن امری ؛ روشن و هویدا ...
-
حلاجی کردن
لهجه و گویش تهرانی
تحلیل کردن
-
واژههای مشابه
-
کمان حلاجی
لغتنامه دهخدا
کمان حلاجی . [ ک َ ن ِ ح َل ْ لا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کمان حلاج . کمان نداف . و رجوع به کمان (آلت پنبه زدن ) شود.- مثل کمان حلاجی لرزیدن ؛ لرزیدنی بسیار سخت .
-
کمون حِلاّجى
لهجه و گویش بختیاری
kamun-e hellâji کمان حَلاجى.
-
کمان حلاجی
واژهنامه آزاد
لورک.
-
کمان حلاجی
واژهنامه آزاد
کمان پنبه زنی.
-
چند مَرده حلاجی
لهجه و گویش تهرانی
چه توانی داری
-
جستوجو در متن
-
فلخودن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹فلخیدن، فلخمیدن، فخمیدن، فرخمیدن› [قدیمی] falxudan پنبهدانه را از پنبه جدا کردن؛ حلاجی کردن.
-
پنبه غاز کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) حلاجی کردن ، پنبه زدن .
-
ندفی
لغتنامه دهخدا
ندفی . [ ن َ ] (حامص ) حلاجی . (ناظم الاطباء). ندافی . پنبه زنی . رجوع به ندافی شود.- ندفی کردن ؛ پنبه زدن . حلاجی کردن . (ناظم الاطباء). ندافی کردن .
-
بخیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹واخیدن› [قدیمی] baxidan حلاجی کردن؛ زدن پشم یا پنبه.
-
هِلاّجى کِردن
لهجه و گویش بختیاری
hellâji kerdan حلاجى کردن، پنبه زدن، الیاف به هم فشرده پنبه را از هم باز کردن.