کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حقیقت جویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حقیقت امری
دیکشنری فارسی به عربی
واقعي
-
بی حقیقت
دیکشنری فارسی به عربی
جوف
-
در حقیقت
دیکشنری فارسی به عربی
في الحقيقة
-
حقیقت ندارد
دیکشنری فارسی به عربی
لا أساس له من الصحة
-
کتمان حقیقت
واژهنامه آزاد
پنهان کردن واقعیت
-
حقیقت مطلق
واژهنامه آزاد
absolute truth؛ اصطلاحی فلسفی به معنای حقیقتی که کاملاً واضح و بدیهی باشد، مانند اینکه هیچ دایرۀ چهارگوش یا مربع گردی وجود ندارد.
-
cinéma vérité (fr.), ciné vérité (fr.), kino pravada
سینما ـ حقیقت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی سینمای غیرداستانی که در آن بر حضور دوربین و تعامل بین فیلمساز و موضوع تأکید میشود
-
صدق و حقیقت
فرهنگ گنجواژه
درستی.
-
حقیقت و افسانه
فرهنگ گنجواژه
واقعی و غیر واقعی.
-
حقیقت و مجاز
فرهنگ گنجواژه
واقعیت و غیر آن.
-
راستی و حقیقت
فرهنگ گنجواژه
واقعیت.
-
مجاز و حقیقت
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهر های منفردی تشکیل یافته است
دیکشنری فارسی به عربی
فردية
-
ای کاش از همان اول حقیقت (/ راستش) را (به او) گفته بودم.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: kâški az avval haqiqat-em bivâtabo. طاری: xâšga az aval hamečiš-em bevâttabo. /xâšga hamun rö-ɂe avval râšteš-em bevâttabo. طامه ای: kâški az avvel haqiqat-om be nuhun biyâtabo. طرقی: âški hamun avval haqiqat-om e vâttabo. کشه ای: kâške az a...
-
واژههای همآوا
-
حقیقتجویی
واژگان مترادف و متضاد
حقجویی، واقعبینی، واقعگرایی، حقیقتپژوهی، واقعیتگرایی