کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حقارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حقارت
/he(a)qārat/
معنی
۱. کوچک شدن؛ پست شدن؛ خوار شدن.
۲. کوچکی؛ پستی؛ خواری؛ زبونی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیقدری، پستی، خواری، ذلت، زبونی، فرومایگی، کوچکی، مذلت، ناکسی ≠ بزرگی، عزت
برابر فارسی
خوار
دیکشنری
abjection, inferiority, insignificance, insignificancy, lowliness
-
جستوجوی دقیق
-
حقارت
واژگان مترادف و متضاد
بیقدری، پستی، خواری، ذلت، زبونی، فرومایگی، کوچکی، مذلت، ناکسی ≠ بزرگی، عزت
-
حقارت
فرهنگ واژههای سره
خوار
-
حقارت
فرهنگ فارسی معین
(حَ رَ) [ ع . حقارة ] (اِمص .) خواری ، پستی ، زبونی .
-
حقارت
لغتنامه دهخدا
حقارت . [ ح َ رَ ] (ع اِمص ) ذلت . خواری . (از اقرب الموارد). زبونی . پستی . فرومایگی . کوچکی . || (مص ) خرد شدن . حقیر شدن . (زوزنی ). خوار شدن . زبون شدن . || خرد شمردن . کوچک شمردن . تحقیر : در هیچکس بچشم حقارت نظر مکن تا در تو هم بدیده ٔ تحقیر نن...
-
حقارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حَقارة] he(a)qārat ۱. کوچک شدن؛ پست شدن؛ خوار شدن.۲. کوچکی؛ پستی؛ خواری؛ زبونی.
-
حقارت
دیکشنری فارسی به عربی
اذلال , ازدراء
-
واژههای مشابه
-
چشم حقارت
لغتنامه دهخدا
چشم حقارت . [ چ َ / چ ِ م ِ ح ِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نظر تحقیر. دیده ٔ حقارت .- بچشم حقارت در کسی یا چیزی نظر کردن ، سوی کسی بچشم حقارت دیدن ؛ کنایه است از خرد و حقیر انگاشتن آن کس یا آن چیز و بی ارزش و بی اعتبار پنداشتن آن : هیچ مبین سوی ا...
-
احساس حقارت
دیکشنری فارسی به عربی
اذلال
-
احساس حقارت كردن
دیکشنری فارسی به عربی
الشعور بالنقص
-
حقارت و بی آبروئی
فرهنگ گنجواژه
پستی.
-
واژههای همآوا
-
حقارة
لغتنامه دهخدا
حقارة. [ ح َ رَ ] (ع مص ) خرد و خوار شدن .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به حقارت شود.
-
جستوجو در متن
-
humiliation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حقارت، تحقیر، احساس حقارت