کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حفنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حفنی
لغتنامه دهخدا
حفنی . [ ] (اِخ )محمدبن سالم بن احمد حفناوی شافعی . ملقب به نجم الدین یا شمس الدین (1101 - 1181 هَ . ق .). از دانشمندان وعرفاست . او در حفنه تولد و پرورش یافت و به قاهره رفت و به حفظ متون اشتغال ورزید. و در تحصیل علوم و فنون همت گماشت تا بمقام افتاء ...
-
حفنی
لغتنامه دهخدا
حفنی . [ ] (اِخ ) (بمعنی جنگی ) و فینحاس (یعنی راست )، هر دو پسران عالی رئیس الکهنه اند که در منصب و گناه و موت شرکت داشته اند و نمونه ٔ تهاون و تأخیر در امورات تربیت اهالی خانه میباشند، زیرا که ایشان همواره تابع شهوات نفسانی و دنیوی و شرارت گردیده ...
-
واژههای مشابه
-
حفنی قنائی
لغتنامه دهخدا
حفنی قنائی . [ ] (اِخ ) احمد. رجوع به قنائی (احمدالحفنی ) شود.
-
زاویه ٔ حفنی
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ حفنی . [ ی َ ی ِ ح َ نی ی ] (اِخ ) از مزارات بسیار بزرگ قرافه ٔ مصر است و قبر جمعی فراوان از فقهاء و مفتیان و مشایخ در آن واقع است . (از تحفة الاحباب ص 57).
-
جستوجو در متن
-
باحثةالبادیه
لغتنامه دهخدا
باحثةالبادیه . [ ح ِ ث َ تُل ْ ی َ ] (اِخ )باحثة فی البادیة. رجوع به ملک بنت حفنی ، و اعلام زرکلی ج 3 ص 1068 و معجم المطبوعات ج 1 ستون 512 شود.