کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حفاظ آزمایشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
end treatment
تهبندی حفاظ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ایمنسازی دو سر حفاظ ایمنی در میانگاه یا کنارۀ راه
-
shielded pair
جفت حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خط انتقالی با دو سیم که هریک از آنها با پوششی رسانا احاطه شده است
-
shrouded propeller, ducted propeller
پروانۀ حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که پیرامون آن حفاظی استوانهای تعبیه شده است تا از آسیبدیدگی تیغههای پروانه جلوگیری شود و بازده پروانه نیز افزایش یابد
-
unprotected thermometer
دماسنج بیحفاظ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج وارونهای برای سنجش دمای آب دریا که در برابر فشار ایستابی (hydrostatic) بیحفاظ است
-
protected thermometer
دماسنج حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج وارونهای با حفاظ شیشهای محکم در برابر فشار ایستابی (hydrostatic)
-
shielded wire
سیم حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سیم رسانای روپوشداری که برای جلوگیری از تابش با حفاظ فلزی حفاظگذاری شده است
-
shield cable
بافۀ حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بافهای که رساناهای درون آن دارای پوششاند متـ . کابل حفاظدار
-
پیوندگاه حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← پیوندگاه سپردار
-
roadside barrier
حفاظ راهکنار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حفاظ طولی برای جلوگیری از برخورد خودرو با موانع و عوارض سطحی کنار جاده
-
fall-over protective structures, FOPS
حفاظ ضربهگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] سازهای که از راننده در برابر سقوط اشیایی مانند درخت و تنه و سنگ محافظت میکند
-
dielectric shielding
حفاظگذاری دیالکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کاهش دادن میدان الکتریکی در ناحیهای از فضا با وارد کردن مادۀ دیالکتریکی
-
cattle guard
حفاظ گلهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نردۀ چوبی یا فلزی که در نزدیکی گذرگاه گله به ریلبند/ تراورس نصب میشود
-
shielded line
خط حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خط انتقال یا مداری که با استفاده از حفاظ از هرگونه القای الکتریکی یا مغناطیسی محافظت شده است
-
بی حفاظ گذاردن
دیکشنری فارسی به عربی
تعرض
-
عینک حفاظ دار
دیکشنری فارسی به عربی
نظارات واقية