کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حضن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حزن
لغتنامه دهخدا
حزن . [ح َ ] (اِخ ) ابرق الحزن ، موضعی است به دیار عرب . یکی از چند موضع مسمی به ابرق است . (تاج العروس : برق ).
-
حزن
فرهنگ فارسی عمید
، قدیمی: hazan (اسم) [عربی، جمع: اَحزان] hozn اندوه؛ دلتنگی.
-
حُزْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
اندوهي که بر دل سنگيني کند ، چه اندوه از امري که واقع شده ، و چه از آنکه بخواهد واقع شود
-
حَزَنَ
فرهنگ واژگان قرآن
اندوهي که بر دل سنگيني کند ، چه اندوه از امري که واقع شده ، و چه از آنکه بخواهد واقع شود
-
جستوجو در متن
-
لبه لباس
دیکشنری فارسی به عربی
حضن
-
محل نشو ونما
دیکشنری فارسی به عربی
حضن
-
سرکشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
حضن
-
لیس زدن
دیکشنری فارسی به عربی
حضن
-
با صدا چیزی خوردن
دیکشنری فارسی به عربی
حضن
-
شلپ شلپ کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حضن
-
حضون
لغتنامه دهخدا
حضون . [ ح ُ ] (ع مص ) حضن . حضانت . حضان . رجوع به حضن و حضانت شود.
-
دامن لباس
دیکشنری فارسی به عربی
تنورة , حضن
-
تاه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حضن , طوق
-
سجاف
دیکشنری فارسی به عربی
جناح , حضن , قائمة
-
اغوش
دیکشنری فارسی به عربی
حضن , صدر , قلب