کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حضار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
هزار
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hezâr طاری: hezâr طامه ای: hezâr طرقی: hözâr کشه ای: hezâr نطنزی: hezâr
-
جستوجو در متن
-
grandstands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
grandstands، حضار، شنوندگان، خود نمایی کردن
-
grandstand
دیکشنری انگلیسی به فارسی
grandstand، حضار، شنوندگان، خود نمایی کردن
-
congregation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جماعت، حضار در کلیسا، دسته، گروه
-
audience
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حضار، مستمعین، ملاقات رسمی، شنودگان، بار
-
استشار المجتمعين
دیکشنری عربی به فارسی
با حاضران در جلسه مشورت كرد , با حضّار مشاوره كرد
-
congregations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جماعت، حضار در کلیسا، دسته، گروه
-
audiences
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخاطبان، حضار، مستمعین، ملاقات رسمی، شنودگان، بار
-
encore (fr.) 2, bis 2
قطعۀ بازاجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قطعهای که بنا به درخواست حضار مجدداً اجرا میشود متـ . بازاجرا
-
جمهور
دیکشنری عربی به فارسی
بار , ملا قات رسمي , حضار , مستمعين , شنودگان , عمومي , اشکار , مردم
-
ovations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ovations، شادی و سرور عمومی، ستایش و استقبال، تحسین حضار
-
encore (fr.) 1, bis 1
دوباره!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] عبارتی که بیان آن از سوی حضار به معنای درخواست اجرای مجدد قطعهای از قطعات اجراشده یا حتی اجرانشده است
-
جیم شدن
لغتنامه دهخدا
جیم شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، رفتن پنهانی بی آنکه حضار آگاه شوند. غائب شدن و رفتن بی التفات حاضرین . کالیدن . دک شدن .
-
حضارة
لغتنامه دهخدا
حضارة. [ ح ِرَ ] (ع اِ) در تداول امروز عرب ، تمدن یک قوم و فرهنگ ایشان را حضارة ایشان گویند. رجوع به حضار شود.
-
سامعین
لغتنامه دهخدا
سامعین . [ م ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ سامع است درحالت نصبی و جری : حاشا عن السامعین ، از جناب حضار.